Paria
Paria
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

فروید و نظریه ی ساختار شخصیت اش

فروید یه نظریه ی خیلی معروف تو دل برو داره که توش شخصیت رو سه لایه کرده: نهاد یاid، خود یا ego، و فراخود یاsuper ego

این تقریبا مساله ایه که ما ترمی یک بار تو دانشگاه میخونیمش جزو چیزهاییه که بچه های روانشناسی حتما میدوننش و آدم های علاقمند به روانشناسی هم حتما باید بدوننش!

فروید میگه که شخصیت ما مرکب از 3 بخشه:

بخش اول: نهاد

«نهاد» یه پسر بچه ی تپلِ تخسِ شیطونِ لوسِ لج بازِ رو اعصابه که البته اگه نباشه ما از گشنگی و تشنگی میمیریم! چرا؟ چون که نهاد از زمانی که ما به دنیا میایم همراه ما هست و نهاده که باعث میشه اونجوری جیغ بکشیم و گریه کنیم که بهمون شیر بدن یا آب بدن یا جامونو عوض کنن. اگر نهاد نباشه گریه نمیکنیم،غذایی ام نمیگیریم و در اولین فرصت از گرسنگی میمیریم یا زودتر از اون از تشنگی!

خلاصه که نهاد بیشتر به فکر تشنگی و گشنگی و خواب و نیاز جنسی و این جور نیازهای اساسیه و مهم ترین ویژگیش اینه که لج بازه و منطق سرش نمیشه و تحمل کردنم بلد نیست. هر نیازی داشته باشه همووون لحظه باید براش ارضاش کنی و هیچ رقمه نمیفهمه که لازمه صبر کنه

بخش دوم: خود

«خود» یه مامان خیلی مهربون و عاقل و عاشقه. عاشق شوهرش و عاشق بچه اشه. خود مامان نهاده انگاری. معمولا تلاش میکنه که نهاد رو کنترل کنه و نیازهای نهاد رو به صورت منطقی تر ارضا کنه. خود خودش خیلی دوست داره که نهاد ارضا بشه چون بالاخره بچه اشه و کدوم مادریه که دوست داره بچه اش گشنه بمونه؟؟؟ ولی خوب خود منطق سرش میشه و میفهمه که همه ی نیازها نمیتونن تو همین لحظه ارضا بشن و معمولا لازمه یه کمی براشون صبر کنی! خلاصه اگر الان ما تو خیابون با هرکی میبینیم رابطه جنسی برقرار نمیکنیم یا هرچی دستمون میاد نمیخوریم یا هر لحظه که یه کم خوابمون گرفت نمیخوابیم یا هرجا دلمون خواست روده و مثانه رو تخلیه نمیکنیم مدیون خود هستیم.

بخش سوم: فراخود

«فراخود» بابای این خانواده است. یه پیرمرد عبوس سیبیلوی(نو آفنس تو سیبیلوها) خشن و متکبر و سخت گیره. همه چی رو در بهترین حالت و ایده آل توقع داره و پرفکشنیسته. به شدت معتقده به آداب و اصول اجتماعی و ادب و احترام و خویشتن داری. فراخود ترجیح میده که تمام نیازهای بچه اشو (که نهاد باشه) حتی دیرتر از زمان منطقی ارضا کنه و در موقعیتی باشه که واقعا مناسب مناسب باشه.

مثلا نهاد میگه گشنمه، مامانش میگه نه الان توی فروشگاه نمیتونی غذا بخوری وقتی از در رفتیم بیرون بهت یه چیزی میدم بخوری. ولی فراخود میگه که نه. باید بریم خونه.لباس هامون رو عوض کنیم، دست و صورتمونو بشوریم، میز غذارو آماده کنیم،بشینیم سر سفره، دعا کنیم و بعد غذا بخوریم!

خود هم خوب به هر حال شوهرشو دوست داره! دلش نمیخواد کاملا نادیده اش بگیره! ولی واقعا لازمه که یه کمی اون رو هم تعدیل کنه!

حالا بریم سر داستان مکانیسم های دفاعی!

نه...این دیگه طولانی شده. توی پست بعدی میریم سر مکانیسم های دفاعی!

فرویدروانشناسیروان شناسیشخصیتروانکاوی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید