عشق موضوع عجیبی است ، حتی نامش هیاهو و هیجانی بپا میکند ،انگار صدای ضربان قلبت را همه میشنوند و تو میخواهی آن را پنهان کنی و نمیتوانی
گونه هایی که از خجالت سرخ میشوند و چشمانی که فقط زمین را میبیند که مبادا تمام راز دلت از چشمانت خوانده شود.
پنهانش میکنی اما هویدا میشود
شعر میخوانی
رمان های عاشقانه
حتی خلاقیتت بیشتر از همیشه است
مادربزرگم همیشه میگفت وقتی پیداش بشه ، دلت میلرزه جوری که خودت میفهمی.
واستون اون لحظه رو آرزو میکنم و اگه تجربه کردین سایه اش مستدام باد.