ویرگول
ورودثبت نام
پرنیان
پرنیان
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

آقاجان لوس

آقاجان لوس است، بیشتر از همه لوس خانجان. وقتی مریض میشود مثل یک پسر بچه قیل و قال راه می اندازد. حتی یک سرماخوردگی ناچیز را هم بزرگ میکند تا مورد توجه و محبت همه واقع شود.ما همیشه سر ب سرش میگذاریم و به خاطر این ادا ها از دستش میخندیم . این بار اما انگار فرق می کند...کاش همه ی درد هایی که میکشد تمارضی بیش نباشد ... اولش فکر میکردم مثل همیشه خودش را لوس میکند اما نه این بار واقعا مریض است‌ ... یاد بچگی ام می افتم وقتی ک حین بازی با پسرها زمین میخوردم و مامان حتی اگر از وسط نصف میشدی هم استراتژی همیشگیه چیییزی نشده پاشو دختر قوی? را در پیش میگرفت. و از آن طرف بام آقاجان نیش پشه را هم پانسمان میکرد( نامبرده ید طولایی در لوس کردن نوه ها داشت).شده بود که دلم بخواهد آقاجان نازم را بکشد و بی جهت دنبال یک زخم سوری منقضی در دست و پایم بگردم بچگی هم عالمی داشت.

من نوه ی اول خانواده هستم و بخش اعظم بچگی من را آقاجان و خانجان تشکیل میدهند ... وقتی حال بد این چند روز آقاجان را میبینم ترس برم میدارد.چند دانه اشک از گوشه ی چشمم میریزد بعد اشک هایم را پاک میکنم و به خودم دلداری میدهم و میگویم نه اقاحان خودش را لوس میکند و گر ن چیزی نشده ... صورت آقاجان پر از چروک است من عاشق این خط های نامرتب ریز و درشتم.چشم هایش همیشه برق میزند ب خصوص وقتی من را میبیند، خودم این را میفهمم.این روز ها دلم میخواد بیشتر کنارش باشم...

برای سلامتی آقاجان دعا کنید

پدربزرگکودکیلوس
علاقمند به هنر ، نگارش و هر آنچه که شادی را مهمان قلب انسانی کند.?وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنحیدن?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید