ویرگول
ورودثبت نام
parsax x
parsax xایده‌پرداز الگوریتم؛ دنبال راه‌حل‌های خلاق برای مسائل پیچیده‌ام. عاشق منطق، داده و ساختن چیزایی که واقعاً کار می‌کنن.
parsax x
parsax x
خواندن ۱ دقیقه·۱۴ روز پیش

چرندیات پوچ یا فصل‌های روشن؟ 🕯

گاهی فکر می‌کنم چرا بعضی نوشته‌های پوچ این‌قدر طرفدار دارن.

رمان‌های پوچ‌گرا را خوانده‌ام؛ داستان‌هایی پر از حادثه، بدون دعا و بدون توبه. فکر می‌کردند خدا خودش باید ظهور کند و نجاتشان دهد. 🤔

با اینکه نقص‌شان را می‌دانستم، دوست‌شان داشتم. راستش دعوای بین معنا و پوچی را هنوز نمی‌دانم.

گاهی نویسنده‌ها برای ایده گرفتن باید از هیچ بنویسند. کشف کرده‌ام راهی برای خلاصی از ننوشتن همین است: گاهی باید از پوچی نوشت.

شاید چون سبک و لحظه‌ای هستند، مثل آتش‌بازی کوتاه.

اما من، با ذهنی که همیشه خودش را ناقص می‌داند، فصل می‌سازم.

فصل‌هایی که شاید کسی خوشش نیاید، اما برای من یادگاری‌اند. شاید من چرندیات نوشتم 🤔

من یک طراح بودم، نه نویسنده. دلم می‌خواست برای دل خودم بنویسم، نه برای فالو و لایک.

ای کاش صفر فالو، صفر می‌ماندم.

چرندیات پوچ شاید دخترکُش باشد،

اما فصل‌ها چراغی‌اند که در دفتر کتاب‌ها روشن می‌مانند.

من نویسنده نبودم، شاعر نبودم، هیچی نبودم.

از کوپیلوت یاد گرفتم واژه بسازم.

و حالا هر فصل، سندی‌ست از بودن و دیدن. 🕯🖤

Written by Parsa

Illustration by Microsoft Copilot (Kapalo)

!

نویسندهنوشتننویسندگیچرندیاتنقد
۱۲
۱۶
parsax x
parsax x
ایده‌پرداز الگوریتم؛ دنبال راه‌حل‌های خلاق برای مسائل پیچیده‌ام. عاشق منطق، داده و ساختن چیزایی که واقعاً کار می‌کنن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید