پشمک بی قرار
پشمک بی قرار
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

پاندایی که شروع به تحول زندگی اش می کند!

پاندای سرخوش شماره 1-الف
پاندای سرخوش شماره 1-الف

سلام داوشیای خودم(گرچه هنوز 0 دنبال کننده دارم...پس اگر دنبال و لایک کنی،یه کپن بامبو از " کیم و برادران به غیر از داداش کوچیکه کون"هدیه می گیرید.کون اسمشه"_")

امیدورام حالتون خوب باشه ،گرچه مال من در حال حاضر بده!چرا؟چون کار ها و هدف هایی که در نظر گرفتم برای این سال اصلا خوب پیش نرفت!

یه معرفی ریز برم:من پشمک بی قرار تشریف دارم و یه کنکوری سال آخری هستم. تو مدرسه خوب(شاید بعدا گفتم کجام) درس میخونم.در حال حاضر روی کوه های زاگرس زندگی میکنم و با امکانات خوبی دارم درس میخونم ولی تپه های زیادی و بزرگی رو امسال به جای گذاشتم(اصلا دریغ نکردم در هر بازه مهم امتحانی و جمع بندی و آزمون و تکلیف و... همه جا تپه های زیبا و قهوه ای گذاشتم) حالا هم میخوام تو ویرگول با نوشتن اتفاقاتی که برای می افته و دیدن و خوندن اونها از کار های خود نادم و پشیمان شوم و مثل آدم(گرچه من پاندام ?) درسم رو بخونم و سیر موفقیتم رو ببینم و به یادگار بگذارم( به جای تپه گذاشتن :) )

حالا میخوام اول کاری میخوام چند تا از افتخاراتم شروع کنم تا درس عبرتی برای بچه های دیگه بشه و اوناهم تپه نزارن(دیگه بسه! ).خب این وضعیت کشتزاری و شخم زدنی من چند تا دلیل داشت:

  1. استفاده نادرست از فضای مجازی(یوتیوب و پینترست و...)
  2. طبق برنامه عمل نکردن
  3. استمرار نداشتن
  4. بهانه آوردن(قشنگ در این مورد من حامله هستم:) )
  5. رو راست نبودن با خودم(مثلا اگر کلاسی بد بود و به خاطر اینکه پولش رو داده بودم همچنان میگفتم ((نه داداش این کلاس عالیه! الکی بهانه نیار،اگر یاد نمیگیری مقصر خود اسکل ات هستی!!!!)))
  6. رو حرف دیگران بودن و تحت تاثیر قرار گرفتن حرف دیگران( مثلا اگر یه روش درس خوندن رو پیش میگرفتم و جواب می داد و یکی میگفت(( وتف! این چه مدل درس خوندیه من فلان کار رو میکنم و بهمان و...)) از اون لحظه به بعد دیگه درس نمی خوندم و احساس ضعف میکردم در صورتی که اصلا کارم درست بوده!)
  7. در نظر نگرفتن فعالیت های جانبی مناسب( ورزش نمی کردم،بیرون نمی رفتم)
  8. بد خواب بودن(دیر خوابیدن و صبح دیر پاشدن)
  9. کمال گرایی منفی(واقعا پدرم رو این درآورد!اگر روزی دیر پا می شدم میگفتم (( من دیگه دیر پاشدم و دیگه روزم خراب شد.حالا هر غلط دیگه میکنم به غیر از درس خواندن تا فردا رو ایده آل آغاز کنم:#$@-*)) و این گونه تمام روز های کنکوری به بیهودگی با بهانه آوردن که دلیلش کمالگرایی منفی بود گذراندم)
  10. دیگه هر چی بد بود رو گفتم بریم دامه متن:)


حالا الان شاید بگی ((داداش به من چه مشکل توئه وقتم رو برای تو هدر بدم؟)).راستش من تو ویرگول برای این می نویسم که عملا احساسات درونی خودم و مشکلاتم رو با بقیه در میان بگذارم.چون جدیدا اضطراب اجتماعی دارم(از نظر خودم).احساس میکنم اگر با بقیه حرف میزنم حرفام رو درک نمیکنن،بد واکنش نشون میدن،آدم رو مسخره میکنن و....به خاطر همین یه جورایی توی خودم ریختم حرفام رو و یکی از دلایل وضعیت بد الانم همینه!. ولی وقتی حرفات رو میاری جلو خودت و مینویسیش،با خودت میگی((وات!این مسخره بازی ها چیه من در میارم؟یکم منطقی باش و درست عمل کن))یا میگی(( الان فهمیدم این حس بد و مشکل من،از چه عادت و رفتار بدیه که با خودم انجام میدم.پس سریع درستش کنم)). پس من از شما ددرخواست دارم که کمی با من همدردی کنید،حرفام رو مثل یه رفیق خوب گوش کنید،کمکم کنید تا بتونم مشکلاتم رو برطرف کنم و بتونم تو مسیر زندگی موفق بشم.

مرسی که تا اینجا همراهم بودی.متن خیل کوتاه بود.(احساس میکنم برای شروع خوبه و بعدا بیشتر مینویسم) حتما اگر پیشنهاد یا ایده برای حرفام یا برای بهتر نوشتم دارید همین پایین متن کامنت کنید.دمت گرم که حمایت که حمایت و دنبال میکنی.هر هفته از زندگی روزمرم میگم.قلب پاندایی برات?❤️!

#کنکور #پاندا # پشمک_بی_قرار #درس #تپه #زندگی_روزمره

اضطراب اجتماعیفضای مجازیمسیر زندگیکمال گرایی منفیکنکور
بهمنی مغرور 83 یییی که از روزمرگی هاش می نویسه.هر فالو یک دعا خیر از سمت قلب رئوف و پاک و مهربانم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید