"منتظر كسی نباشيد كه رفته دورهايش را بزند.
دل شما فروشگاه نيست كه او برود بگردد و اگر بهتر نيافت برگردد
اين وقاحت او نيست كه به خود اجازه بازگشت می دهد بلكه ضعف شماست كه او را اين اندازه مدعی كرده است."
متن بالا را در جایی با کلی بازدیدکننده و لایک خواندم؛
به نظرم نویسندهی این متن یا به دنبال دلجویی و رباییدن دل و ذهن افرادی بوده که به گونهای شکستی در روابط عاشقانه خوردند (که تعدادشان این روزها کم نیست...) و یا فردی ضداجتماعی، ناآگاه به وضعیت روز جامعه فارسی زبان و کمی هم تندخو بوده است! که اینگونه سطحی و یک طرفه به ورطهی قضاوت روابط نشسته است...
و پاسخ آزاد من به این دلیل است که حس کردم شاید بسیاری افراد این تفکر را در گوشهی ذهن خود حتی برای دورهای پرورانده باشند، چرا که رفتن و برگشتن در روابط در زمانهایی بسیار صحیح و کارآمد هست!
تجربیات زوج درمانیم در حل بسیاری روابط عاطفی (دوستی و ازدواج) به جهت عمیق کردن پیوند بین دو نفر با استفاده از همین تکنیک بوده که "دو نفر بروند و دورهایشان را بزنند و برگردند!" تا با صرف کمترین هزینه و در کمترین زمان متوجه بشوند کسی بهتر از او برایش نیست و با خیال راحت و آسوده تا سالها با طرف مقابلشان زندگی خوب و خوشی را به ارمغان آورند...
البته ناگفته نماند که گاهی این تجربه به این شکل پیش نرفته و فردی رفته و یاری بهتر، برای خود یافته که از قدیم الایام گفتهاند، چه بهتر که او امروز و اکنون رفت وگرنه زمان دیگر، شاید جدایی سخت تر و با مشکلات بیشتر انجام شود...
ناگفته نماند، مسلما که استفاده از این تکنیک هم برای هر کیسی و در هر مقطعی صحیح نیست و بسته به شرایط دو طرف از این پیشنهاد استفاده میگردد که استفاده از آن قوانین خود را دارد و نیازمند زمینهی مناسب و کنترل درمانگر است.
ولی
مقصود از بیان آن این بود که
در جامعهی کنونی، خارج از روابط سنتی و به ویژه در شهرهای بزرگ کشور چنین سخنی کمی شتابزده و هیجانی است، و اینکه هر فردی برای شناخت حق دارد بررسی کند،"برود دور بزند و برگردد".
مثالی ساده میزنم؛
شما آیا برای خرید لباس همیشه با دیدن اولین ویترین و جذب شدن به ظاهر آن و شاید پرو اولیه، سریعا اقدام به خرید میکنید؟ و یا در اکثر موارد این حق را به خود میدهید که فروشگاههای دیگر را هم ببینید و مدلهای دیگری را پرو کنید و سپس شاید برگردید و همان اولی را انتخاب کنید...
شاید با خود بگویید، لباس با انسان خیلی متفاوت است!
بله
کاملا با شما موافقم!
البته؛
برای انتخاب یک انسان به عنوان شریک زندگی میبایست بسیار بیشتر حساس بود، بررسی کرد، رفت، برگشت و وارسیهای درست و دقیق انجام داد و حتی به مشاور حرفهای مراجعه کرد و کسب تکلیف کرد و نه به سادگی خرید یک لباس و در حد مشورت با اطرافیان (که شاید سوگیرهایی بدون منظور، ناآگاهانه و برخلاف شرایط مناسب ما در مشورت داشته باشند) برخورد کرد،
صحبت یک عمر زندگیست که خودمان داریم میسازیمش و بنایش را با دستان خودمان میگذاریم...
پس شاید ابتدای رابطه نیاز باشد که بارها برویم و برگردیم و با مدلهای مختلف بررسیمان را در قالب چهارچوبهای صحیح اجتماعی و متعارف و مورد قبول دو طرف و در عین احترام به حریم شخصی خود و طرف مقابلمان این بررسیها را انجام دهیم.
شاید گاهی باید خوشحال باشیم که او رفته، دورهایش را زده و ما را به عنوان بهترین گزینه انتخاب کرده و برگشته و حال میتوانیم با خیال راحت زندگیمان را محکمتر از قبل شروع کنیم...
پی نوشت:
پدرام فیاضیان . روانشناس
DrPedramorg@✒️
https://dr-pedram.com/