peyman128p
peyman128p
خواندن ۷ دقیقه·۵ سال پیش

پدیده ای جالب به نام فرافکنی

سلام می خواستم در مورد پدیده ای به اسم فرافکنی که بخش بزرگی از زندگی من رو متحول کرد بنویسم. فرافکنی یک پدیده ی جالب در میان روابط ما با دیگرانه. شکل این روابط مهم نیست؛ فرافکنی در همه نوع روابطی از رابطه با‌خانواده و دوستان گرفته تا رابطه با شخصیت های کارتونی صدق میکنه و راه بزرگی برای رشد شخصی در اختیار ما میگذاره.



اما فرافکنی یعنی چی؟ "فرافکنی یعنی نسبت دادن غیر ارادی رفتار و احساسات خود به دیگران." برای مثال ما از حسادت بدمون میاد و نسبت به حسادت احساس منفی در وجود خودمون داریم. اینجا سیستم دفاعی بدن دست به کار میشه و سعی میکنه این احساس منفی که در درون ما هست رو به بیرون از ما مربوط کنه تا بتونه میزان احساس مارو نسبت به این حال بد کم کنه. چه جوری؟ اولین قدم برای این کار اینه که ما حسادت رو در وجود خودمون نمی پذیریم و وجود اون رو در خودمون انکار و سرکوب میکنیم. پیش خودمون میگیم:"من اصلا حسود نیستم" یا "هرچی صفت بد هم داشته باشم، حسادتو ندارم" یا "من اصلا توی عمرم حسادت نکردم و از حسادت بدم میاد". جمله های این چنینی نشانه هایی از انکار و سرکوب صفت حسادت در ما هستن. اما بعد از سرکوب صفت چه اتفاقی میفته؟ در این زمان احساس منفی خودمون رو به دیگران فرافکنی میکنیم. مثلا وقتی رفتاری از یکی از اطرافیانمون می بینیم که از نظر ما رفتار حسادت آمیزیه، سریعا در ذهن خودمون گفت و گو های متعددی ایجاد میکنیم و پیش خودمون میگیم:"اَه؛ فلانی چه قد حسوده!" یا "بدم از اون میاد چون آدم حسودیه". در این مواقع، غالبا احساس خشم میکنیم و حس منفی درونمون رو به دیگران نسبت میدیم. این به این معنا نیست که دیگران اصلا حسود نیستن. ممکنه با افراد حسودی در زندگی مواجه بشیم اما مسئله اینجاست که ما وقتی حسادت اون هارو می بینیم نباید حالمون بد بشه و عصبانی بشیم؛ یعنی نباید درک حسود بودن یک فردی روی ما تاثیر منفی بزاره. حسود بودن یک فرد به خودش بستگی داره؛ اما اینکه در ما احساس منفی ایجاد شده، دیگه ربطی به دیگران نداره چون احساس منفی متعلق به ماست و ترمیمش هم دست ماست. چون ما انسان ها، مختاریم. خیلی ها هستن که با افراد حسود ارتباط دارن اما حسادت اونها براشون بار منفی آن چنانی نداره. اما تا ما اون افراد رو می بینیم سریع بار منفی احساسی زیادی در ما ایجاد میشه. اگر این بار منفی مربوط به اون فرد باشه باید برای همه یکسان می بود اما این طور نیست؛ چون احساس هر فرد مربوط به خودش هست نه عوامل بیرونی؛ و میزان این احساس منفی به میزان شدت انکار ما بستگی داره.

تا اینجا گفتیم که داشتن احساسات منفی و یا تفکرات منفی پیرامون یک صفت باعث میشه که اون صفت رو در خودمون انکار کنیم‌ و احساس بد و صفت مورد نظر مثل حسادت رو به دیگران فرافکنی کنیم. اینجا یک نکته ی جالب هم هست: افرادی که یک صفت منفی رو در خودشون انکار میکنند، بیشتر با افراد دارای اون صفت مواجه میشن و یا تمرکزشون بر دریافت نشانه های اون رفتار بیشتر میشه. یعنی چی؟ یعنی اینکه اگر فردی مثلا صفت حسادت رو در خودش انکار کرد، بیشتر با این صفت در دنیای بیرونی مواجه میشه. مثلا میگیم: "هرچی آدم حسوده دور و بر من ریخته" یا "دنیا جای بدی شده. الان همه به هم حسودی میکنن". و اینکه غالبا با افراد حسود بیشتری در زندگی مون مواجه میشیم.

اما فرضا ما از فرافکنی رفتاری مثل حسادت به دیگران آگاه شدیم؛ حالا چه طوری این رفتار رو ترمیمش کنیم؟ برای برداشتن قدم اول برای ترمیم فرافکنی یک صفت منفی خاص به دیگران باید سه سوال از خودمون بپرسیم:

1. آیا در گذشته رفتار یا احساسی رو که نشانه ی این صفت خاص باشه داشتم؟
2. آیا در حال و یا چند وقت اخیر رفتار یا احساسی رو که نشانه ی این صفت خاص باشه داشتم؟
3. آیا ممکنه تحت شرایط خاصی در آینده چنین صفتی رو از خودم نشون بدم؟

معمولا جواب اکثریت انسان ها به سوال های بالا منفی هست. فرض کنید یک فردی شدیدا صفت حسادت رو در خودش نفی یا انکار میکنه و فرافکنی شدیدی هم به دیگران میکنه. اگر می خواد این فرافکنی رو ترمیم بکنه باید وجود اون صفت رو در خودش بپذیره و این یعنی بیهوده بودن تمام فرافکنی هایی که تا الان داشته؛ یعنی بیهوده و بی اعتبار بودن تمام بهانه هایی که برای احساسات منفیش داشته؛ یعنی رو به رو شدن با اون احساس منفی که پیرامون این صفت داره و ... . این دلایل باعث میشن که انسان در برابر پذیرش و ترمیم فرافکنیش به دیگران مقاومت های شدید بکنه و همچنان به انکار اون صفت خاص در خودش ادامه بده. معمولا در چنین شرایطی میگیم: "نه اصلا. من این طور‌ آدمی نیستم. یا "به یاد نمیارم همچین کاری کرده باشم" یا "این نوع رفتار حسادت آمیز من با رفتار حسادت آمیز فلانی خیلی فرق داره". جملات این چنینی نشانه ی مقاومت فرد در برابر پذیرش هستن. برای پشت سر گذاشن این مقاومت، و پذیرش صفات فرافکنی شده در خودمون باید شجاع باشیم. باید شجاعت بی نظیری از خودمون نشون بدیم.


شاید تا الان یک سوال برای شما ایجاد شده که پذیرش یک صفت در خودمون یعنی چی؟ نظریه ای در روانشناسی هست که میگه: "همه ی صفات مثبت و همه ی صفات منفی در وجود ما هست." یعنی هر آن صفتی رو که میشناسیم در ما وجود داره و زمانی که نسبت به یکی از اون صفات احساسی یا فکری منفی پیدا میکنیم(به هر دلیلی) سعی میکنیم وجود اون صفت رو در خودمون انکار کنیم. پذیرش صفات یعنی اینکه دست از این انکار برداریم و وجودش رو در خودمون بپذیریم. اما یک نکته ای رو نباید فراموش کنیم و اونم اینه که وقتی یک صفت منفی رو در خودمون می پذریم، نباید بگیم که:"من آدم بدی هستم" و یا جملات و تلقین های این چنینی، بلکه بعد از پذیرش باید قدم بعدی ترمیم رو برداریم و با جملات بالا، وارد راه های انحرافی نشیم تا ترمیم به بهترین شکل صورت بگیره. قدم بعدی ترمیم فرافکنی هم، نحوه ی استفاده از این صفاته.

ما باید تمام صفات منفی وجودمون رو به دیده ی موهبت و هدیه نگاه کنیم؛ با محبت زیاد. نه اینکه از اون ها متنفر باشیم. دوست داشتن صفات منفی و به دیده ی موهبت نگاه کردن به صفات منفی باعث ترمیم احساس منفی ما نسبت به اون صفات میشه و اینجاست که سیستم دفاعی بدن که همون فرافکنی هست، کارش به اتمام میرسه. برای دوست داشتن یک صفت منفی باید ابتدا مالکش بشیم؛ چون غیر ممکنه که وجود صفتی رو در خودمون انکار کنیم و در عین حال اونو در خودمون دوست داشته باشیم. حالا فرض میکنیم که دست از انکار برداشتیم و وجود صفت حسادت رو در خودمون پذیرفتیم؛ حالا چه طوری اون رو دوست داشته باشیم و به اون به دیده ی موهبت و هدیه ای الهی نگاه کنیم؟ با پیدا کردن موهبت های اون صفت منفی. ما اکثرا از صفات منفی به شکل های نادرست استفاده میکنیم و معمولا متوجه موهبت های اون صفات نمیشیم. ما از حسادت برای ضربه زدن به دیگران استفاده میکنیم نه افزایش محبت به دیگران. چه طوری؟ میتونیم هر وقت احساس حسادت کردیم، از ته قلب از خدا درخواست کنیم که اون ویژگی رو که ما بهش حسادت میکنیم رو به اون فرد مورد حسادت ما بیشتر بده. یعنی اگر به هوش بالای یک فرد حسادت میکنیم، از ته قلب دعا کنیم که خدا هوش بیشتری به اون فرد بده و اون رو در زندگی باهوش تر کنه. این طوری میتونیم موهبتی برای حسادت پیدا کنیم. این موهبت ها برای افراد مختلف، متفاوت هستن و صرفا این طوری نیست که هر صفت منفی موهبت های خاصی داشته باشه بلکه هر صفت منفی، برای هر انسان موهبت های خاصی داره.


نتیجه این شد که برای ترمیم فرافکنی یک صفت منفی به دیگران، باید احساس منفی مون رو نسبت به اون صفت ترمیم کنیم و این راه دو قدم داره: ۱- پذیرش اون صفت در خودمون ۲- محبت ورزیدن به اون صفت با استفاده از یافتن موهبت های اون صفت.

اما چرا باید اصلا فرافکنی هامون رو ترمیم کنیم؟ ترمیم فرافکنی یعنی گسترش عشق و محبت حقیقی در زندگی؛ یعنی افزایش میزان لذت بردن از زندگی؛ یعنی افزایش عزت نفس و کاهش احساسات منفی؛ یعنی رشد چشمگیر ارتباطات ما با دیگران؛ یعنی بهره بردن بیشتر از زندگی برای آخرت؛ یعنی شادی و نشاط و سرزندگی معنادار بیشتر و ...


ما کلا در مورد فرافکنی صفات منفی خوندیم ولی فرافکنی فقط مربوط به صفات منفی نیست و ما برخی از صفات مثبت خودمون رو هم فرافکنی میکنیم که انشاالله بعدا در موردش بیشتر میخونیم:)

اگر خواستید در مورد مبحث "فرافکنی" مطالعه کنید و مطالب عمیق رو در این مورد با بیان ساده و روان یاد بگیرید، توصیه میکنم کتاب "نیمه ی تاریک وجود" از "دبی فورد" رو بخونید.

موفق باشید ?

فرافکنیروانشناسیخودشناسیخودیاریرشد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید