چرا دائما احساس ترس داریم و محتاطانه عمل میکنیم؟
چرا ما به جای اینکه ترسو باشیم، شجاع نیستیم؟
مگر چقدر در این دنیا ما می خواهیم زندگی کنیم و تا که میخواهیم که محتاطانه عمل کنیم؟
مگر آدمهایی که دائم می ترسند، در زندگی چه چیزهایی را به دست آوردهاند؟
چرا بی پروا نباشیم؟ چرا از این فرصت محدودی که در دنیا داریم استفاده نکنیم؟
براستی به دنبال چه چیزی هستیم و انتظار چه اتفاقی رو می کشیم؟
وقتی با ترس هایت زندگی می کنی در واقع نمی دانی این وضعیت تا کی قرار است ادامه داشته باشد،
برای همین فرصت ها را یک به یک از دست میدهی.
ذهنی که مدام در حال ترسیدن باشد فرصت های طلایی را هیچ وقت نمی تواند، ببیند و به پیامدهای مثبت زندگی نمی تواند واکنش بدهد، چون همیشه درگیر است.
ذهن انسان هم مانند سی پی یو کامپیوتر ظرفیت محدود دارد و اگر قرار باشد مدام درگیر پردازش فعالیت های ویروس گونه باشد، عملاً فرصتی برای پردازش و ایده پردازی کارهای مثبت و اثر گذر را نخواهد داشت.
نگاهت را به زندگی تغییر بده. ما زندگی محدودی را داریم و فرصت زیادی رو نداریم. باید از همین فرصت با همه موانعی که دارد استفاده کنیم.
بهتره به جای اینکه اتفاقات ناگوار را پیشبینی کنیم و از آن بترسیم، روی کارهای مثبتی که می توانیم در همان لحظه انجام دهید، متمرکز شویم.