پویا میری
پویا میری
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

شوریدگی

شکایت‌نامه. گله می‌کنم. چرا سطح انرژی من پایین است؟ ناگهان سقوط به دره از کوه هیجان. به نظرم هیجانات همین‌گونه آسیب وارد می‌کنند. محکم به وادی دره پرتاب می‌شویم. ناگهان یک احساس گیجی و حیرانی. حیرانی‌یه که نمی‌ذاره حرکت کنی. بنابراین یک رکود را تجربه می‌کنی. نوشتن خود نیز یک نی دراز و باریکی است که آرام آرام وارد خونِ رگ‌هامان می‌شود. آن هم وقتی با موسیقی ترکیب می‌شود. سرت را بالا می‌گیری. حواسِ تو را زنده و هشیار می‌کند. یک حضور. به تدریج قلبِ تو نیز شروع به تپیدن می‌کند. کم‌کم این حیرانی خودش را از صفحه لحظه‌ها محو می‌کند. زندگی ادامه دارد. با همه فراز و نشیب هایش. اصلاً همین فراز و نشیب کلیشه‌ای شده که عمق ماجرا یا معنی را نمی‌رساند. بالا و پایین های زندگی. مرده‌گی یا زنده‌گی. فراز و فرود. شاید این ترکیب بهتری باشد. افتان و خیزان. نمی‌توانیم همیشه در مسیر صعود باشیم. گاهی سقوط می‌کنیم. سقوط. هبوط. سقوط از جوانی. از انرژی. شور و شوق. روزی که پیر می‌شویم و عمرمان بر باد می‌رود. روزی که به وادی ویرانی ورود پیدا می‌کنیم. و آیا زندگی چیزی جز ویرانی نیست؟ امتزاج احساسات. یک نوع شوریدگی. در شوریدگی نتوان وصفی به میان آورد. حالی است گردان گرد جهان. نامتمرکز و ناپایدار. تحرکی در روان و سکونی در جهان بیرون. دو نیروی برهم زننده. ساز ناکوک می‌زنند. بیرون و درون هماهنگ نیست. نتیجه این است که دچار لرز می‌شوی. لرز پیدا می‌کنی و باز این تعبیر و تداعی تو از لرز است که آن را چگونه بیان کنی یا به حیطه رفتار بیاوری. موسیقی خود نیز یک لرز است. لرز لرزان روی نت‌های خیال انگیز احساسات و تویی که باید برقصی. رقصی گردان گرد جهان. یک مکانیسم دفاعی فوق‌العاده زیبا بر علیه ترس و لرز. یک نوع ابراز وجود.

غروبِ آزادِ‌ ابرکوه
غروبِ آزادِ‌ ابرکوه

.

.

.

تا کی آدمی از چنبره هستی رها شود؟

۲۰ بهمن ماه ۱۴۰۱ | تهران

اضطرابپوچیمعنادرمانیترسلرز
علاقمند به پژوهش در دنیای علوم انسانی و تکنولوژی | مدیر محصول | ورزشکار |‌ عکاس | نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید