خودت رو در قصهها غرق کن و بگذار دنیای جدیدی برای خودت بسازی! خوندن رمان و داستان کوتاه فقط یه سرگرمی نیست، بلکه میتونه متحول کننده باشه. با داستانها، میتونی هم خندهدار و هم جدی بشی و از هر زاویهای به زندگی نگاه کنی.
تأثیرات مثبت خوندن داستانها
داستان خوندن بهت این امکان رو میده که به جاهای جدید سفر کنی و ایدههای باحال جدید به ذهنت برسون.
وقتی با شخصیتهای داستانها همزادپنداری میکنی، انگار که خودت هم تجربههای مشابهی رو داشتید. این میتونه خیلی بهت کمک کنه که درک بهتری از دیگران پیدا کنی. چیزی که الان جامعه ما به شدت نیاز داره. خشونتی که ما داریم به خاطر نداشتن همدلی با افراد جامعه است. هیچ دولتی دنبال آشتی مردم نیست. ما خودمون باید به فکر خودمون باشیم.
با خواندن داستان، میتونی از مشکلات روزمره دور بشی و ذهنت رو خیلی آرام کنی. بعضی وقتا فقط چند صفحه خوندن کافی هست تا استرست کم بشه.
بعضی از رمانها به موضوع سلامت روان میپردازند و میتونن به کسانی که افسرده هستن، امید و انگیزه بدن. مثلاً رمان "ناامیدی" چطور شخصیتها با چالشهای روحیشون کنار میاد.
داستانها میتونند بهت انگیزه بدن و حس کنی که میتونی تغییر کنی و به یه نسخه بهتر از خودت تبدیل بشی.
خوندن داستانها بهت کمک میکنه بیشتر به خودت فکر کنی و از شخصیتهای داستانها درس بگیری. اینطوری میتونی به خودت و زندگیت برگردی و بهتر بفهمی چه میخوای. اینقدر حرف هست راجع به اینکه مثلا رمانهای روسها مثل داستایفسکی جنبه های روان شناسانه عجیب و غریبی داشتن.
این موارد از دفتر روان شناسها به بیرون درز کرده و مشتی از خراوارها آدمیه که اوضاعشون اوکی شد بعد از پناه بردن به خوندن و نوشتن داستان کوتاه، روایت و رمان. من خودم چنین تجربه ای داشتم.
سارا، ۱۶ ساله، همیشه با حس تنهایی و افسردگی دست و پنجه نرم میکرد. به خاطر نداشتن دوست، خیلی ناراحت بود. معلمش بهش رمان "مردی به نام اوه" رو پیشنهاد کرد. وقتی سارا این داستان رو خوند، احساس کرد که اوه هم مشکلات مشابهی داره و بهش کمک کرد با احساساتش کنار بیاد. حالا سارا با دوستان جدیدش وقت میگذرونه و از کلاسش لذت میبره.
علی، ۲۲ ساله، دوره دانشگاه رو با اضطراب و استرس بالا سپری میکرد و همیشه از صحبت در جمع میترسید. یک استادش بهش رمان "بلبل" رو معرفی کرد. علی وقتی داستان رو خوند، متوجه شد که او نیز میتواند از مشکلاتش عبور کنه. حالا با اعتماد به نفس توی کلاسها صحبت میکنه و حتی تصمیم داره در مقطع مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل بده.
مریم، ۲۰ ساله، به خاطر اضطرابش خیلی کم در جمعها شرکت میکرد و احساس تنهایی میکرد. روزی بهطور تصادفی رمان "سالهای اولیۀ عشق" رو برداشت و خوندنش بهش کمک کرد تا بفهمه که خیلی از آدمها با مشکلهای مشابهی دست و پنجه نرم میکنند. حالا مریم به جلسات گروهی میره و داره تلاش میکنه تا با دیگران بیشتر صحبت کنه.
آثار تأثیرگذار از نویسندگان معاصر
در آخر، اینجا چند اثر عالی از نویسندگان معاصر رو لیست میکنم که میتونن بهت در این زمینه کمک کنن. این کتابها معمولا سبک و روون هستند و مثالی از هزاران کتابی هست که در صفحه های معرفی کتاب یا همین جا معرفی میکنم بهتون. این یک نسخه ی روان شناسی نیست.
- "کیفیت نور" اثر سوزان سنتر: داستانی درباره عشق و فقدان.
- "شهر کلمبیا" اثر کُل کِیدو: داستانی درباره هویت و تنهایی.
- "سهگانه هوافری" اثر ماندی غاهری: به موضوع هویت و تبعیض پرداخته.
- "ناامیدی" اثر دنیل ماندیرا: درباره سلامت روان.
- "مردی به نام اوه" اثر فردریک بکمن: درباره عشق و امید.
- "بلبل" اثر کریستین هانا: داستانی در مورد فداکاری.
- "سالهای اولیۀ عشق" اثر جیمز سالتر: پیچیدگیهای عشق.
- "درخت روح" اثر شریل استراید: درباره غلبه بر چالشها.
- "دختر پرنده" اثر رافیلا وارد: سفر به درون.
- "غریبه در زمین" اثر کلاودیا ولش: سفر به خودشناسی.
- "به سوی نور" اثر نیکول کراک: پایداری و قدرت فردی.
- "کتابی درباره دیوانگی" اثر سنزی فرنسس: چالشهای روانی.
خوندن رمان و داستان کوتاه فقط یه سرگرمی نیست، بلکه میتونه خیلی به روحت کمک کنه! داستانها بهت اجازه میدن تا به دنیاهای جدید سفر کنی و دیدگاههای جدیدی پیدا کنی. داستان کوتاه و رمان به آدم این فرصت رو میده که دوبار زندگی کنه.