پویان
پویان
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

دقایقی برای نوشیدن یک فنجان قهوه

یک حکایت

هیزم‌شکنی در یک شرکت چوب کار می‌کرد. حقوق، مزایا و شرایط کار بسیار خوب بود؛ به همین خاطر هیزم‌شکن تصمیم گرفت نهایت سعی خودش را برای خدمت به شرکت به کار گیرد. رئیسش به او یک تبر داد و او را به سمت محلّی که باید در آن مشغول می شد راهنمایی کرد. هیزم شکن در روز نخست ۱۸ درخت قطع کرد. رئیس او را تشویق کرده و گفت که همین‌طور به کارش ادامه دهد. تشویق رئیس انگیزه‌‌ی بیشتری در هیزم‌شکن ایجاد کرد و تصمیم گرفت روز بعد بیشتر تلاش کند؛ امّا تنها توانست ۱۵ درخت را قطع کند. روز سوّم از آن هم بیشتر تلاش کرد ولی فقط ۱۰ درخت را قطع کرد. هر روز که می‌گذشت تعداد درخت‌هایی که قطع می‌کرد کمتر و کمتر می‌شد. پیش خودش فکر کرد احتمالاً بنیه‌اش کم شده است. پیش رئیس رفت و پس از عذرخواهی گفت که خودش هم از این جریان سر در نمی‌آورد. رئیس پرسید: «آخرین باری که تبرت را تیز کردی کی بود؟» هیزم‌شکن گفت: «تیز کردن؟ من فرصتـی برای تیز کردن تبرم نداشتم؛ تمام وقتم را صرف قطع کردن درختان می‌کردم!»


نمونه‌ی این حکایت را می‌توان در جای‌جای زندگی مشاهده کرد. برای مثال:

برخی از اساتید و مدرّسان گمان می‌کنند که شوخی، استراحت‌های کوتاه و... جایی در کلاس درس نداشته و جزء حاشیه هستند و از آن‌جا که تعهّد زیادی به استفاده‌ی حداکثری از وقت کلاس دارند، تک‌تک ثانیه‌های کلاس را بدون کوچک‌ترین وقفه‌ای صرف تدریس می‌کنند (آن هم معمولاً نه حتّی تدریسی دوسویه که فراگیران را نیز درگیر موضوع کند، بلکه تدریسی ۱۰۰٪ استاد-محور). امّا نتیجه معمولاً نه کلاسی پربار بلکه کلاسی بی‌نهایت خشک و خسته‌کننده خواهد بود که اکثر فراگیران بعد از مدّت کوتاهی دچار خواب‌آلودگی شده و گیراییشان به شدّت افت می‌کند. این اساتید و مدرّسان نیز همچون آن هیزم‌شکن، «فرصتی ندارند» که گیرایی فراگیران را نیز بالا نگه دارند. ایشان متوجّه این موضوع نیستند که ۱۵ دقیقه استراحت، خنده و... (نه لزوماً پیوسته، بلکه برای مثال ۱۰تا ۱/۵ دقیقه) و ۴۵ دقیقه تدریس درحالی که سطح فراگیریْ بالاست، راندمان بسیار بیشتری خواهد داشت تا ۶۰ دقیقه تدریس درحالی که سطح فراگیری پایین است.

برخی لازم است کاری (همچون انجام یک پروژه) را در مدّت محدودی انجام دهند. لذا بدون لحظه‌ای درنگ، نهایت تلاش خود را به کار می‌برند و می‌‌خواهند از ۱۰۰٪ وقت موجود استفاده کنند. حتّی از استراحت، خواب، خوراک و... نیز به طور کامل صرف نظر می‌کنند تا کار را به موقع تمام کنند. امّا در این میان هیچ توجّهی ندارند که چقدر بازدهی کارشان به هنگام گرسنگی و خستگی کاهش یافته است. درحالی که اگر غذای خوبی بخورند و چُرت مختصری نیز بزنند، فقط چند ساعت را از دست داده‌اند امّا در عوض در ساعات باقی‌مانده، سرعت کارشان شاید دو برابر شود. خوب است کارفرمایان نیز این موضوع را مدّ نظر داشته باشند. ۴ ساعت تبر زدن و ۱ ساعت استراحت و تیز کردن تبر، درخت‌های بسیار بیشتری را قطع می‌کند تا ۵ ساعت بی‌وقفه تبر زدن.

به نمودار زیر توجّه کنید. درست است که از نظر زمانی، آبی دیرتر از قرمز زودتر شروع به تولید کرده است و در ابتدا قرمز جلوتر است. امّا به موجب شیب بیشتر آبی، در نهایت آبی است که از قرمز پیشی می‌گیرد.

بدیهیست که صرف زمان بیش از حد زیادی برای بهبود کیفیّت و بی‌توجّهی به کمیّت نیز موجب کاهش راندمان می‌شود. برای مثال نمی‌توان کلّ یک کلاس درس را به استراحت و شوخی اختصاص و فقط برای چند دقیقه‌ای درس داد. این که چقدر زمان لازم برای بهبود کیفیّت نیاز است، برنامه‌ریزی‌ایست که خودتان باید با توجّه به هر مسئله انجام دهید؛ با توجّه به این که:

  • چقدر زمان دارید،
  • خروجی در حالت عادّی چقدر است،
  • و صرف چه میزان زمان، خروجی را تا چه میزان افزایش می‌دهد،

در نهایت تصمیم بگیرید که بهترین‌ترین حالت ممکن برای کسب حداکثر راندمان و بهره‌وری بیشتر چیست. پس از آن خواهید دید که فقط کنار گذاشتن کمی زمان جهت انجام کارهایی که پیشتر فکر می‌کردید حاشیه و هدر دادن وقت هستند، چقدر نتایج بهتری دریافت می‌کنید.

شاید بد نباشد که دفعه‌ی بعدی هنگامی که غرق در وظایف گوناگونید و بی‌اندازه مشغولید، برای دقایقی همه‌چیز را کنار بگذارید، قهوه‌ی مورد علاقه و خوشمزّه‌ی خود را سفارش دهید و بدون این که به چیز دیگری فکر کنید، فقط از طعم بی‌نظیرش لذّت ببرید...

مدیریتکارزمانراندمان
برنامه‌نویس، نِردی-گیک و شیفته‌ی دانش، فن‌آوری، اخترشناسی و فیزیک | https://P74.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید