درباره خانم Y·۴ ماه پیشعشق اولامروز عشق اول زندگی ام را در بیمارستان دیدم.عشق اول من پسر همسایه مان بود.حالا پزشک متخصص قلب و عروق شده است.مثل دوران جوانی وقتی ناگهان در…
درباره خانم Y·۴ ماه پیشروز تولدمامروز سه و دو ساله می شوم.ما تولد همه ی اعضای خانواده را جشن می گیریم.اما چند سالیست نزدیک تولدم که می شود بی حوصله تر از همیشه ام.میپرسید…
درباره خانم Y·۱ سال پیشتله اجبارجلسات تراپی به خوبی پیش می رود هر روز تغییرات کوچکی در خود ایجاد می کنم.خانم مشاور به من گفته بود علاوه بر تله شکست ، تله اجبار هم داری.و م…
درباره خانم Y·۱ سال پیشامتداد خانه پدریدر منزل پدری همیشه سعی می کردم اگر کاری که میخواستم انجام دهم باب میل بابا نبود با پنهان کاری و ماست مالی یا هر ترفند دیگری که در چنته داشت…
درباره خانم Y·۱ سال پیشاولین جلسه تراپیمدتیست به جلسات مشاوره می روم .جلسات اول آنقدر حرف میزدم تا مغزم از انواع و اقسام درد ها خالی می شد.حرف هایی که آقای x نمی شنید .حرف های که…
درباره خانم Y·۱ سال پیشکاش خودم را زودتر یافته بودم!عادت کرده بودم که پی حرف همه بروم الا پی حرف دلم.وقتی که علیرغم میل باطنی ام و به اصرار پدر و مادر رشته ای که هیچ سنخیتی با روحیاتم نداشت ا…