حتما برای شما هم اتفاق افتاده که وقتی با یکی از دوستان خود همصحبت شدید و به سختیها و فشارهای زندگی اشاره کردید، آنها در واکنش و پاسخ به شما جملاتی مانند: "مثبت باش"، "مثبت فکر کن"، "هرطور فکر کنی همانطور کائنات به تو پاسخ میدهد" و... را بیان کردهاند، و هنگامی که شما سوال کردید که آیا این جملات درست است؟ در پاسخ اشاره کردند که اینها روانشناسی مثبت است! اما آیا واقعا روانشناسی مثبت همان مثبتنگری معمول و موضوعاتی مثل جذب و کائنات است؟ برای دریافت پاسخ این سوال، ادامه این بلاگ را مطالعه کنید.
باید گفت که اگر قاطعانه تصور میکنید که موضوعات مطرح شده در کتاب یا فیلم راز درست است، ادامه این مطلب را نخوانید!
معمولا در میان مردم عادی و برخی از دانشجویان روانشناسی، برداشتهای نادرستی درمورد روانشناسی مثبت وجود دارد که در این بخش به رایجترین آنها میپردازیم:
روانشناسی مثبت یک زمینه جدید در روانشناسی است. این حیطه از روانشناسی بر مطالعه هیجانات و تجارب مثبت تاکید میکند. درواقع روانشناسی مثبت تلاش میکند تا تمرکز روانشناسی را از مطالعه کمبودها و کاستیهای روانشناختی و عملکرد ناسازگار به مطالعه توانمندیهای انسان و عملکرد سازگار معطوف کند. در نتیجه این رویکرد فراتر از تاکید بر بیماری و اختلال است.
در متون مربوط به روانشناسی مثبت، به روانشناسی قبل از 1998، روانشناسی متداول گفته میشود. اما دلیل این نامگذاری چیست؟ اگر به گذشته نگاهی داشته باشیم، مشاهده میکنیم که روانشناسان تا قبل از دو جنگ جهانی سه کار عمده و اصلی انجام میدادند:
اما اتفاقاتی که در پی دو جنگ جهانی افتاد، سبب شد تا تمرکز روانشناسی بر روی اختلالات و نابهنجاریهای روانی قرار گیرد و به محورهای دو و سه کمتر پرداخته شد. به همین جهت روانشناسی مثبت قصد داشت تا برخلاف جریان روانشناسی متداول حرکت کند و موضوعاتی را مورد بررسی خود قرار دهد که خیلی کمتر موردتوجه روانشناسان قرار میگیرد.
شخصی که مسئول ایجاد جنبش روانشناسی مثبت شناخته میشود، مارتین سلیگمن، استاد دانشگاه پنسیلوانیا است. او در سال 1998 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا منصوب شد و در مراسم تحلیف خود تصمیم گرفت که دستور کارجدیدش را معرفی کند. او اشاره کرد که روانشناسی متداول تنها به آسیب شناسی، بیماریها و نابهنجاریها میپردازد و از موضوعاتی همچون توانمندیهای انسان و پرورش دادن استعدادهای او غفلت کرده است. به همین جهت سلیگمن اشاره میکند که باید اطلاعات خود را درمورد توانمندیها، استعدادها، بهترین شیوه زندگی و شور و نشاط بخشیدن به زندگی تکمیل کنیم.
بنابراین روانشناسان با پیروی از روانشناسی مثبت قرار نیست که از آن طرف بام بیوفتند؛ هدف اصلی، برقراری یک تعادل منطقی برای رسیدن به بهترین نتیجه است.
روانشناسی مثبت از کجا آمد؟
شاید تصور کنید، موضوعاتی که روانشناسی مثبت به آنها میپردازد کاملا جدید است، در حالیکه اینگونه نیست! ریشههای روانشناسی مثبت را میتوان در عقاید فیلسوفان باستان از جمله ارسطو ردیابی کرد. از جهت دیگر اگر نگاهی به دو مکتب هدونیسم(لذت را ارزش غایی میدانستند) و یوتیلیتاریانیسم(سودگرایی) داشته باشیم، مشاهده میکنیم که این دو پیشتر به موضوعاتی همچون لذت، اصل بیشترین خیلی و نیکی پرداختهاند. یا اگر دقیقتر بشویم مشاهده میکنیم که بسیاری از هیجانات مثل عشق، مهربانی، شفقت ولذت که هر یک برای ما شادمانی را به همراه میآورد از آداب و سنن شرقی مثل هندوئیسم و بودائیسم تاثیر گرفتهاند.
اما در قرن بیستم، روانشناسان برجسته زیادی به مباحثی پرداختند که بعدها تبدیل به سرفصلهایی از روانشناسی مثبت شد. کارل یونگ به مفهوم "فردیت یافتگی" یعنی "مفهوم تبدیل شدن به همه آن چیزی که فرد میتواند بشود" اشاره میکند. همچنین روانشناسان انسانگرا به موضوعاتی علاقه نشان دادند که بسیار به مفاهیم امروزی روانشناسی مثبت شباهت دارد: کارل راجرز به مفهوم "فردی با کارکرد کامل" اشاره کرد و آبراهام مزلو بر "خودشکوفایی" تاکید ویژهای داشت. بنابراین میتوان گفت که برجستهترین پیشگامان روانشناسی مثبت، روانشناسان انسانگرا بودند. اما راه و روش علمی منجر شد که روانشناسان مثبت مسیر خود را از انسانگرایان جدا کنند.
سلیگمن و میهالی در سال 2000 سه بعد برای روانشناسی مثبت مشخص کردند:
روانشناسی مثبت بر تجارب مثبت در سه نقطه زمانی تمرکز دارد:
به طور کلی اشنایی با رویکردها و ساختهای نظری در روانشناسی سبب میشود تا شما به مسائلی که روزمره با آنها در ارتباط هستید(مثل هیجانات) از دریچه دیگری نگاه کنید، اما باید توجه کنید که مطالعه مطالب مرتبط با روانشناسی نمیتواند جای مراجعه به روانشناس را بگیرد. درقسمت نظرات برای ما بنویسید که نوع نگاه شما به انسان چگونه است آیا با نگاه مثبت این رویکرد روانشناسی به انسان، موافق هستید؟
نویسنده: مهران پورموسویان
منبع: برگرفته از کتاب روانشناسی مثبت، نوشته دکتر جمشیدیان، نشر ارجمند