اختلال سلوک مجموعه پایداری از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل میگیرد و غالبا مشخصه آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است که در آن حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن نقض میگردد، پرخاشگری کلامی و جسمانی، ویرانی، تخریب اموال، سرقت و تقلب و دروغگویی و… در میان کودکان مبتلا به اختلال سلوک دیده میشود.
کودک مبتلا به اختلال سلوک خانواده را دچار گسستگی کرده و در مدرسه دچار مشکل میشود. و ممکن است به صورت دوره ای اوبا نظام قضایی کودکان و نوجوانان درگیر شود، البته مشکلات مربوطه همواره ” تقصیر دیگران هستند. ” (منصوری راد. مبانی تشخیص روان پزشکی بر اساس DSM.5). این اختلال قبل از سن ۱۳ سالگی در کودک یا نوجوان شکل میگیرد و در پسران نسبت به دختران شایعتر است.
الگوی شخصیت ناسازگار اغلب در دوران کودکی و اوایل نوجوانی به علت تکرار رفتارهای قانون شکنانه در مدرسه دیده میشود.تخریب اموال، پرخاشگری، زورگویی، آتش افروزی مواردی است که کودک برای نشان دادن و اعمال قدرت از آنها استفاده میکند (اسماعیلی. شایسته. گودرزی – مبانی روانشناسی عمومی )
طبق تعریف DSM-IV در اختلال سلوک باید الگوی تکراری حداقل سه رفتار ضد اجتماعی به مدت ۶ ماه وجود داشته باشد.
بدرفتاری ها زمانی اختلال محسوب میگردد که از نظر شدت، تداوم یا فراوانی با بروز عادی آن متفاوت باشد.
همچنین بخوانید: چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟
همچنین بخوانید: روانشناسی و بهبود زندگی
رفتارهایی که در این اختلال جای گیرند را میتوان بر حسب شدت به سه دسته خفیف متوسط و شدید تقسیم کرد. در دسته اختلالات خفیف رفتارهایی مطرح میشود که آسیب و ضرر جدی وارد نمیکند. مانند دروغ گفتن، پرسه زدن در خیابانها و… دسته اختلالات شدید صدمات و آسیبهای شدید و قابل ملاحظه ای به دیگران وارد میسازد. مانند ارتباط جنسی به زور، استفاده از اسلحه، دزدی در حضور قربانی و… دسته اختلالات متوسط مابین این دو قرار میگیرد مانند دزدی بدون مواجه شدن با قربانی یا دزدی از فروشگاه بدون شکستن قفل و…
در این نوع اختلال سلوک، حداقل یک ویژگی مطرح باید قبل از ۱۰ سالگی رخ دهد.در این دسته معمولا مبتلایان مذکر هستند.معمولا پرخاشگری های فیزیکی دارند و شروع کننده دعوا هستند و ارتباط آشفته با همسالان دارند. این دسته اختلال معمولا احتمال بیشتری برای ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بزرگسالی دارند.
این دسته با عدم وجود هرگونه علامت سلوک تا قبل از ۱۰ سالگی و ابتلا قبل از ۱۳ سالگی تعریف میشود. مبتلایان در این دسته معمولا نسبت به دسته اول پرخاشگری کمتری نشان میدهند و تمایل دارند ارتباط عادی تری با همسالان خود داشته باشند با این وجود در همکاری با دیگران دچار مشکلات رفتاری هستند.. امکان ابتلا به شخصیت ضد اجتماعی نسبت به گروه اول کمتر است و درصد ابتلای پسران نسبت به دختران نیز در مقایسه با گروه اول کمتر است. ( لطفی کاشانی، وزیری. روانشناسی مرضی کودک ).
خانواده زمینه اولیه اجتماعی شدن است و تحقیقات بسیار نشان داده است که خانواده از عوامل اساسی در ایجاد اختلال سلوک میباشد. چهار الگو در خانواده های کودکان مبتلا به اختلال سلوک وجود دارد. انحراف والدین، قهر و طرد والدین، فقدان انضباط یا نظارت بر کودکان، تعارض و طلاق والدین. به طور کلی عوامل دیگری همچون جو عدم توافق بین والدین، پرخاشگری وگسستگی، ارتباط ناکافی با کودک، ضد اجتماعی یا الکلی بودن یکی از والدین و نظام قهرآلود خانوادگی نیز در ایجاد زمینه های اختلال موثرند.
این رفتار ها جدا از اینکه میتوانند باعث ایجاد اختلال سلوک در کودکان شوند، عزت نفس کودک را تحتالشعاع قرار میدهد. والدین گرامی باید در هر رفتاری که با فرزند دلبندشان میکنند، مسئلهی عزت نفس کودک را کاملاً جدی بگیرند
نظام تربیتی والدین از بعد کنترل ( اجازه دهنده تا محدودکننده ) و بعد هیجانی ( از گرمی تا خصومت ) از عوامل پیش بینی کننده این اختلال میباشد ( خدایاری فرد. محمد – ارزیابی و شناخت – رفتاردرمانی نوجوانان )
پیشینه زندگی این کودکان حاکی از ناکافی و نامناسب اجتماعی شدن آنهاست. همچنین در کودکان و نوجوانانی که دچار محرومیتهای اقتصادی اجتماعی هستند اختلال سلوک بالاتر است. در کودکان و نوجوانانی که در محیطهای شهری هستند بیکاری والدین و فقدان شبکه اجتماعی حمایت کننده و فقدان مشارکت مثبت در فعالیتهای اجتماعی جزء عوامل پیش بینی کننده بروز اختلال سلوک است.
کودکانی که والدین آنها تنبیه گر، سهل انگار هستند و یا به وسیله فرد دیگری به مدت طولانی مورد آزارو خشونت قرار گرفته اند به خصوص آنهایی که مورد سوء رفتار جسمی قرار گرفته اند، بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستند.
برخی پژوهشگران معتقدند که پرخاشگری مزمن ریشه در آسیب مغزی دارد. همچنین رفتارهای بزهکارانه در دوقلوهای یک تخمکی بیشتر از دوقلوهای دوتخمکی گزارش شده است. در تحقیقات دیگر نشان داده اند که با ترشح بیشتر دوپامین در مغز پرخاشگری تسهیل میشود و ترشح نوراپی نفرین و سروتونین آن را مهر میسازد.
اختلالات همراه با اختلال سلوک ( همبودها )
در درمان این دسته از اختلالات، درمانهایی که بر اساس یادگیری اجتماعی تنظیم میشود ضریب موفقیت بالاتری نشان میدهند. پرهیز از تنبیه، ارائه تقویت کننده های ملایم، ایجاد جو حاکی از اطمینان و ابراز صمیمانه عقاید، مداخلات خانوادگی و افزایش کنش متقابل بین اعضای خانواده از جمله ابزارهای موفقیت درمان اختلال سلوکی است.
همچنین گروه درمانی در در مان رفتارهای مخفیانه ای مانند دزدی و دروغگویی که از جمله مشکلات رایج در این اختلال میباشد و معمولا درمان آن سخت است تا حدودی موثر میباشد (لطفی کاشانی، وزیری. روانشناسی مرضی کودک).
دسته ای از داروها تحت عنوان ضد جنون ها و تثبیت کننده خلق در بعضی موارد میتواند موثر باشد. طبقات عمده داروهای ضد جنون عبارتند از:
ضدجنون ها فقط برای درمان اختلالات پسیکوتیک کودکی مجاز هستند با وجود این برای اختلالهای گوناگون دیگری نیز تجویز میشوند.این داروها همچنین برای اختلال توره، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، و نیز نوجوانانی که به اختلال سلوک مبتلا هستند تجویز میشود (لطفی کاشانی، وزیری. روانشناسی بالینی کودک )
در اختلال سلوک از داروها جهت مقابله با پرخاشگری و رفتار تهاجمی کودک استفاده میشود تا در مدرسه و روان درمانی موفق تر باشد. لیتیوم، هالوپریدول و کاربامازپین در درمان این اختلال مفید تشخیص داده شده است. این داروها میتواند رفتارهای انفجاری و حملات خشم و غضب را کاهش دهد ( لطفی کاشانی، وزیری. روانشناسی مرضی کودک )