رعایت اصول مشخص روانشناسی، لازمه داشتن یک رابطه سالم است. رعایت نکردن هر یک از این اصول میتواند رابطه عاطفی شما را دچار مشکلات فراوانی کند.
مدیریت روابطی است که به موقع کنترل نشدهاند یکی از دشوارترین کارها است. به عنوان مثال روابطی که سلطه جو یا سمی هستند یا دو طرف اعتمادشان نسبت به یکدیگر را از دست دادهاند. در این روابط اغلب در مورد راههای کنار آمدن با خیانت یا تغییر احساس در رابطه سوال میشود و این یک تراژدی غمانگیز است. چرا که یک رابطه سالم نباید دچار چنین مشکلاتی شود.
تشخیص شکلگیری و حرکت رابطه در جهت مناسب نیز بسیار مهم است. اما متاسفانه بسیاری از افراد نمیدانند باید دنبال چه معیارهایی در یک رابطه سالم بگردند یا اصلا نمیدانند تمام معیارهای مثبتی که در یک رابطه سالم لایق وجود دارد چیست.
به عنوان مثال اگر فردی در خانوادهای بزرگ شود که والدین یا اعضای خانواده الگوی رفتار سمی از خود نشان میدهند، ممکن است این رفتار را “عادی” تلقی کند و نتواند درک درستی از یک رابطه سالم داشته باشد.
یک رابطه سالم و نرمال دارای ویژگیهایی است که آگاهی از آنها میتواند تا حد زیادی از چالشهای رابطه عاطفی بکاهد. در ادامه برخی از این ویژگیها را بررسی میکنیم.
همچنین بخوانید: خطرات تنهایی
همه ما باور داریم که اعتماد مهمترین ویژگی یک رابطه است. زیرا اگر اعتماد در رابطه وجود نداشته باشد، گویا خانه از پایه ویران است و احتمال آسیب دیدن آن هم بیشتر میشود.
بدون داشتن اعتماد، انگار که مطمئن نیستید شریکتان پای شما میایستد یا نه؟ شاید حتی ندانید که حرفهایش از ته دل است یا خیر؟! راههای زیادی برای ایجاد اعتماد و یا جلب دوباره آن در یک رابطه سالم وجود دارد. اما اگر برای ایجاد اعتماد در رابطه عاطفی خود تلاش نکنید، بیشک این رابطه در برابر استرس و عدم قطعیت آسیبپذیر خواهد بود. بنابراین بهتر است قبل از اینکه دیر شود، اقدام کنید.
ارتباط صادقانه و توام با احترام، به خصوص حین حل مسائل دشوار یکی دیگر از ضروریات یک رابطه سالم است. ممکن است خیلی از ما یاد گرفته باشیم در زندگی روزمره موضوعات ناخوشایند را پنهان کنیم تا ظاهر زیبای زندگیمان حفظ شود. شاید هم هیچ وقت یاد نگرفته باشیم که احساسات ناخوشایند را به رسمیت بشناسیم.
همچنین بخوانید: نقش مشاوره روانشناسی در کاهش نزاع بین زوجین
در مجموع میتوان گفت یکی از چالشهایی که میتواند به بحث و دعوا منجر شود، ناتوانی در برقراری ارتباط سالم است. این یعنی هر حرفی را فوری به خودمان بگیریم یا وقتی احساس خطر میکنیم، از کوره در برویم. اگر این خصوصیات در شما وجود دارد، باید به صورت جدی روی خودتان کار کنید. زیرا داشتن ارتباط قوی و سالم مانند نیروی حیاتی است که به رابطه خوب جان میبخشد.
طبیعتا هیچ کس نمیتواند همیشه صبور باشد. زیرا عواملی مانند کم خوابی، استرس یا مشکلات جسمانی ممکن است باعث شود که در مقطعهایی از زندگی به سرعت عصبانی شوید. این رفتارها بخشی از انسان بودن است.
اما کسانی که در یک رابطه سالم عاشقانه هستند، معمولا تا اندازهای برای صبر خود حد و مرز تعیین میکنند. زیرا این صبر باعث میشود که وقتی یکی از دو نفر حالش خوب نیست یا روز بدی داشته است با حفظ آرامش به صورت انعطاف پذیر و با حس حمایت رفتار کند.
اما اگر دو طرف رابطه نسبت به هم صبور نباشند، ریزبین میشوند. از این رو از هم کینه به دل میگیرند. بنابراین از نظر ذهنی مدام درحال فکر به توهینهایی هستند که طرف مقابل حواله آنها کرده است. این در حالی است که در یک رابطه سالم معمولا دو طرف رابطه بی قید و شرط به هم عشق میورزند و حالات روحی یکدیگر را به خوبی درک میکنند.
در بسیاری از مواقع این که گاهی خودتان را جای فرد دیگری بگذارید، بسیار موثر واقع میشود. اما این همدردی با کسی که به عنوان شریک خود انتخاب کردهاید از همه مهمتر است.
برای تمرین همدردی به این فکر کنید که آیا واقعا میتوانید حتی وقتی با نظر طرف مقابل مخالف هستید سعی کنید تا نظر او را درک کنید؟ آیا درد او آنقدری شما را اذیت میکند که برای بهتر شدن حالش تلاش کنید؟ آیا از موفقیتهای او خوشحال میشوید؟ توجه داشته باشید که تمرین همدردی برای داشتن عشق بلندمدت ضروری است.
احتمالا نیاز به گفتن نیست که عشق باید بخشی از یک رابطه سالم، رمانتیک و همراه با تعهد باشد. زیرا عشق اساس هر رابطه عاطفی است. اما چیزی که به مهارت بیشتری نیاز دارد، نشان دادن عشق در قالب توجه و علاقه خالص است. و این تنها با دوست داشتن یکدیگر است که میتواند محقق شود.
نشانههای کوچک فیزیکی مانند بوس، بغل و نوازش باعث میشود طرف مقابل در رابطه احساس امنیت و راحتی کند. البته توجه فیزیکی در رابطه حد و اندازه معینی ندارد. اما باید به اندازهای باشد که نیاز هر دو طرف برآورده شود.
این موضوع درمورد صمیمیت فیزیکی هم صادق است. مسئله مهمی که در این میان وجود دارد این است که همواره دوست داشتن مقدم بر عشق است. یعنی بودن در یک رابطه سالم به این معناست که واقعا به یکدیگر علاقهمندید و به خاطر این علاقه و جاذبه با هم هستید نه از سر اجبار یا احساس گناه!
حتما این جمله تا کنون چندین بار به گوشتان خورده است که در رابطه باید کنار آمد. با اینکه این مسئله در بعضی از موارد بهترین نتیجه ممکن را نخواهد داشت.
عنصر کلیدی که در این زمینه وجود دارد و باعث مصالحه منطقی میشود و صرف نظر از همه چیز بسیار اهمیت دارد، انعطافپذیری است. بنابراین هر دو طرف باید در زندگی روزمره و تصمیم گیری انعطاف پذیر باشند. چون اگر فقط یک نفر در رابطه همیشه کوتاه بیاید، این عدم تعادل به مرور زمان رابطه را مسموم میکند.
در یک رابطه سالم هر دو طرف حاضرند تا جای لازم با رشد و تغییراتی که طی یک رابطه بلند مدت رخ میدهد کنار بیایند. همچنین هنگام اختلاف و جر و بحث تشخیص میدهند که مهمترین خواسته هر کدام از رابطه چیست و بنابراین آن را در اولویت قرار میدهند.
اگر دو نفر هیچ وقت حاضر نشوند به خاطر طرف مقابل کوتاه بیایند، خیلی زود مسیرشان از هم جدا میشود و نمیتوانند با یکدیگر زندگی مشترک داشته باشند.
همچنین بخوانید: مراحل مشاوره پیش از ازدواج
قدردانی در رابطه یکی از مهمترین ارکان است. زیرا باعث میشود که از شریک خود راضیتر باشیم و احساس امنیت بیشتری کنیم. هر چه حس قدردانی را بیشتر تجربه کنیم، بیشتر احساس میکنیم طرف مقابل قدر ما را میداند. همین هم باعث میشود که در نهایت رابطه سالمتری را شکل دهیم.
حتی تلاشهای کوچکی که برای نشان دادن حس قدردانی هستند، باعث افزایش رضایت از رابطه میشود. پس این بار که فکر کردید تشکر کردن بعد از کاری که شریکتان انجام داده اهمیت ندارد، نظرتان را تغییر دهید. شاید هم بهتر باشد به احساس منفی که بعد از تشکر نکردن کسی از ما به همه ما دست میدهد فکر کنید.
همچنین بخوانید: چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟
روابط به مرور کهنه میشود. دلیل این کهنگی فقط به این خاطر نیست که زمان زیادی از آنها سپری میشود. بلکه افراد به مرور احساس میکنند که در روابط گیر افتادهاند و نمیتوانند هیچ پیشرفتی بکنند.
اینکه انتظار داشته باشیم دو نفر بعد از گذشت چند ماه، سال و چند دهه از رابطه همان آدمهای قبلی باشند، غیر واقعی و البته ناسالم است. ترس، ناامیدی، اهداف و علایق ما پیوسته درحال تکامل است و این بسیار خوب است.
بنابراین تا زمانی که دو طرف امکان رشد را برای هم فراهم کنند، جلوی موفقیت یکدیگر را نگیرند، نسبت به یادگرفتن مسائلی که برای طرف مقابل اهمیت دارد علاقه نشان دهند و توقع بیجا نداشته باشند، نیازی به پایان یا زجر کشیدن رابطه به خاطر این مسائل وجود نخواهد داشت.
همچنین بخوانید: ۱۶ راز موفقیت زوجین
ما معمولا عادت داریم احترام را به افراد یا مفاهیمی نسبت دهیم که صمیمیتی بین آنها نیست. به عنوان مثال احترام به بزرگتر، احترام به باورهای مذهبی یا احترام به قانون. اما اگر اهمیت احترام در یک رابطه از صمیمیت بیشتر نباشد، دست کم به همان اندازه است.
در یک رابطه سالم افراد طوری با یکدیگر صحبت میکنند که باعث تحقیر یا نامعتبر کردن طرف مقابل نشود. آنها همان قدر که برای زمان و نظر خود ارزش قائلند، به نظر و زمان طرف مقابل اهمیت میدهند. بنابراین از حریم خصوصی یکدیگر محافظت میکنند، از هم به عنوان سوژه جوک یا مستخدم برای تمیز کردن آپارتمان یا درست کردن شام بدون یک تشکر خشک و خالی استفاده نمیکنند.
مهمترین مسئله این است که اگر احترام در یک رابطه از بین برود، پروسه کسب دوباره آن طولانی و دشوار است. همچنین تخریب احترام بسیار آسانتر از جلب دوباره آن است.
در روابط سالم، چرتکه انداختنی که در ابتدای رابطه وجود دارد به مرور جای خود را به یک توازن جدید و قابل اعتماد میدهد. به این ترتیب هر دو طرف در صورت نیاز خالصانه به هم کمک میکنند. در حالت ایدهآل نیز عمل و عکسالعملبه مرور زمان تقریبا مساوی میشود و هیچ یک از دو طرف از هم دلخور نمیشوند.
البته در برخی از روابط این تعادل هیچوقت مساوی نمیشود. زیرا شرایط رابطه نیز در این امر بسیار موثر است. اما تا زمانی که هر دو طرف از این میزان عمل متقابل رضایت داشته باشند، مشکلی پیش نمیآید.
طبق اطلاعات به دست آمده از تحقیقات نحوه مشاجره زوجها، عامل مهمی در پیش بینی میزان موفقیت رابطه آنها است. در فرهنگ آمریکاییها معمولا به روابط عاشقانه با عینک گل رز نگاه میشود. یعنی اول از تنش استقبال میشود.
یعنی به عنوان مثال پسر با دختری آشنا میشود، او را از دست میدهد، بعد دوباره قلبش را تصاحب میکند و سالیان سال کنار هم به خوشی زندگی میکنند. این موضوع در بسیاری از فیلمهای محبوب متداول است. اما اینکه انتظار داشته باشیم به محض اینکه زوجین در افق محو شدند، شرایط برایشان عالی و فوقالعاده پیش برود، غلط است.
جالب است بدانید که زوجهایی که ناراحتی خود را از هم پنهان میکنند تا توهم بی عیب بودن شرایط را حفظ کنند. نسبت به زوجی که احساس خود را بروز میدهند و سعی میکنند مشکل خود را به هر قیمتی حل کنند بیشتر به بن بست میخورند.
در مجموع در روابط سالم هنگام مواجهه با مشکل و تفاوت عقیده زوجین دور خود دیوار نمیکشند و موضع دفاعی نمیگیرند بلکه با احترام، همدردی و درک متقابل مشکل را برطرف میکنند.
احتمالا دو نفر که کاملا شبیه هم هستند به مرور زمان حرف زیادی برای گفتن ندارند. از آنجایی که نقطه نظرات طرف مقابل را از قبل میشناسند، زحمت شنیدن آن را به خود نمیدهند.
البته، اگر دو نفر آن قدر متفاوت باشند که ارزشها یا روش زندگیشان یکسان نباشد، علاقهای نیز به هم نشان نمیدهند. اگر هم علاقهای در ابتدا باشد، با هم سازگاری ندارند و در ابتدای رابطه از هم متنفر میشوند.
حد تعادل رابطه سالم این است که شباهتها راهی برای برقراری ارتباط ایجاد کند. اما تفاوتهای فردی هم مورد احترام و ارزش باشد. به علاوه، هر دو طرف باید آزادی زندگی فردی را به خصوص درمورد رفاقت، اهداف حرفهای و سرگرمی، حفظ کنند.
یک رابطه سالم و محکم یادآور نمودار ون است. یعنی همپوشانی کافی برای قوی نگه داشتن رابطه وجود دارد. اما زندگی هر فرد دارای جنبههای شخصی نیز هست که مختص خود اوست و هر دو طرف به این حد و مرزها احترام میگذارند.
میزان بی پرده بودن در بین شریکهای عاطفی مختلف متفاوت است. به عنوان مثال بعضی از افراد از باز گذاشتن در دستشویی وحشت میکنند. در حالی که برخی دیگر بدون حس نگرانی خصوصیترین مسائل و جزئیات فیزیکی خود را هم با طرف مقابل شریک میشوند.
صراحت درمورد امید، آرزو و حتی جزئیات روز کاری هم همینطور است. اما صرف نظر از اینکه کجای طیف بی پرده بودن قرار میگیرید، باید بدانید که در رابطه سالم یک نقطه مشترک به نام صداقت وجود دارد. صداقت زیربنای تمام افشاگریهای شماست.
افرادی که خود واقعیشان را مخفی میکنند، در واقع روی احساس واقعی خود سرپوش میگذارند یا شریک عاطفی خود را درمورد رفتار و سرگرمیهای خود فریب میدهند. با این کار نیز اساس اعتماد را که هر رابطه به آن نیاز دارد ویران میکنند.