مجله روانشناسی و زندگی
مجله روانشناسی و زندگی
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

سوگ و داغدیدگی؛ مراحل و انواع آن و تفاوت آن با افسردگی

سوگواری
سوگواری


سوگ چیست؟

سوگ به معنای غم، اندوه، مصیبت، ماتم و عزا در برابر وقوع مرگ است و به مؤلفه های روانشناختی عزاداری و سوگواری اشاره دارد. هرگونه فقدانی نوعی مرگ محسوب می­شود؛ چه از بین رفتن یک رابطه در اثر شکستن پیمان و طلاق، چه از دست دادن شغل، فاصله جغرافیایی از خانواده، از دست دادن حیوان خانگی و حتی از دست دادن اشیای گرانبها می­توانند منجر به بروز واکنش داغدیدگی شوند.

همچنین بخوانید: چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم؟

سوگ یک واکنش نرمال و بهنجار است که به آرام شدن و گذار از مصیبت کمک می­کند. به‌طورکلی سوگ به‌عنوان مجموعه‌ای از احساسات، افکار و رفتارهایی تعریف می‌شود که وقتی فرد با فقدان و یا تهدید فقدان (تقریباً هر چیزی) مواجه می‌شود، در درون او ایجاد می‌گردد. سوگ هم شامل پدیده‌های درونی مانند افکار و احساسات و هم پدیده‌های بیرونی یا همان رفتارهای مربوط به سوگواری همچون گریه کردن و سیاه پوشیدن را در بر می‌گیرد.

فرد سوگوار گاهی درون‌ریزی کرده و از درون دچار اندوه می‌شود و گاهی نیز برونریزی نموده و با رفتارهایی همچون پرخاشگری به سوگ و داغدیدگی واکنش نشان می دهد.

نشانه های سوگ
نشانه های سوگ


نشانه های سوگ

علائم سوگ و سوگواری بسته به عوامل فردی اجتماعی، مذهبی و فرهنگی می تواند متفاوت تجربه شود، بطور کلی علائم شاخص سوگ  و داغدیدگی عبارتند از:

  1. علائم عاطفی همچون غم، خشم، اضطراب ، احساس گناه، خستگی و پریشانی
  2. علائم جسمانی همچون خالی بودن معده ، احساس فشار در قفسه سینه و تنگی نفس
  3. علائم شناختی  همچون ناباوری، توهم و احساس حضور متوفی
  4. علائم رفتاری همچون اختلال در خواب، بی قراری، حواس پرتی، آه کشیدن، حفظ اشیای متوفی


مراحل سوگ و  داغدیدگی:

مراحل سوگ در واقع حالات مختلفی است که به دنبال از دست دادن یکی از عزیزان ، طلاق، ورشکستگی، تغییر شغل و … تجربه می شود و این مراحل در قالب پنج موضع عاطفى انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی و پذیرش خود را نشان می‌دهد.

  1. انکار:

نخستین مرحله در سوگواری، انکار واقعیت است. شخص در این مرحله نمی‌تواند باور کند که چه اتفاقی افتاده است. این مرحله به‌عنوان یک نوع دفاع شخصی به کار می‌رود و کاملاً طبیعی است. یکی از جدی‌ترین مشکلاتی که در مراحل سوگ ایجاد می‌شود متوقف شدن در مرحله انکار است.

  1. خشم :

پرسش همیشگی: «چرا باید برای من این اتفاق بیافتد؟»

هنگامی‌که شخص سوگوار با واقعیت کنار می‌آید و مرگ متوفی را باور می‌کند، دچار خشم خواهد شد. این خشم می‌تواند نسبت به خود، متوفی، اطرافیان یا حتی خدا و قوانین جهان معطوف باشد. شکایت داشتن از شرایط موجود و تلاش برای پیدا کردن مقصر از بین رفتن یکی از عزیزان، اصلی‌ترین نشانه‌ای است که در این مرحله دیده می‌شود.

البته خشم و عصبانیت، واکنشی طبیعی است و در این مرحله از سوگ، موضوعی عادی به شمار می‌رود. صحبت کردن با همکاران، دوستان، اعضای خانواده و یا یک مشاور درباره این خشم بسیار مفید خواهد بود.

  1. چانه‌زنی یا معامله :

سومین مرحله از مراحل سوگواری، چانه زنی است. این موضوع فعالیتی است که جهت به تعویق انداختن واقعیت مرگ به کار می‌رود. اصلی‌ترین ویژگی این مرحله حسرتی است که فرد بابت شرایط پیش‌آمده تحمل می‌کند و دلیل نام‌گذاری آن به‌عنوان چانه‌زنی یا معامله این است که در این مرحله سوگوار حاضر است برای بازگرداندن شخص ازدست‌رفته هر کاری انجام دهد.

التماس به خدا برای تغییر شرایط یا فکر کردن دائم به این موضوع که اگر کار خاصی انجام می‌شد، متوفی اکنون زنده بود. این افکار قدرت بالایی در ایجاد احساس عذاب وجدان و آسیب زدن به سلامت روحی فرد دارند.

  1. افسردگی :

در مرحله افسردگی، سوگوار شروع به پذیرش واقعیت می‌کند. در این شرایط فرد تقریباً پذیرفته که عزیزی را از دست داده و توانایی بازگرداندن وی یا تغییر شرایط را ندارد. مواجه‌شدن با این ناتوانی فرد را در مرحله افسردگی و تجربه غم قرار می‌دهد. افسردگی یکی از شایع‌ترین مراحلی است که افراد دچار سوگ و داغدیدگی حل‌نشده در آن باقی می‌مانند.

همچنین بخوانید: دشمنی نامرئی به نام افسردگی – علائم و درمان افسردگی
  1. پذیرش :

رسیدن به این مرحله به این معناست که فرد در حال پایان دادن به سوگواری خویش است. در این مقطع فرد شرایط جدید را پذیرفته و تلاش می‌کند تا خود را با آن منطبق کند. پذیرش و قبول واقعیت، آخرین مرحله از مراحل سوگ و کلید رسیدن به سلامت روان است.

اختلال سوگ و داغدیدگی
اختلال سوگ و داغدیدگی


انواع سوگ

https://virgool.io/p/v7fbdaiavlrn/%DB%B1-%D8%B3%D9%88%DA%AF%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87:

این حالت در فرد بیش از ۶ ماه پس از فقدان عزیزش همچنان وجود دارد. علیرغم آگاهی کامل، میل به انکار فقدان وجود دارد و فرد دائماً منتظر بازگشت متوفی است و در عین حال از وقوع چنین شرایطی ناامید است؛ در واقع فرد درگیر افکار دوسوگرایانه است.

۲- سوگ افراطی:

سوگ تمام جنبه های زندگی فرد را احاطه می کند و تا مدت ها بعد از فقدان، تنها راجع به مرگ صحبت یا فکر کرده و اشیای متوفی (یا آثار مربوط به شیء از دست رفته) را دست نخورده حفظ می کند. بروز غمگینی و افسردگی شدید، اضطراب، واهمه، وحشت زدگی، ترس مرضی حاکی از سوگ افراطی است.

۳- سوگ مزمن:

در این نوع، واکنش به سوگ بیش از حد معمول طول می کشد و هرگز به نتیجه مطلوب و رضایت بخشی نمی رسد. این واکنش خودبخود پایان نمی یابد و نیاز به مداخلات درمانی دارد .

۴- سوگ تأخیری:

در این شرایط فرد ممکن است در زمان واقعه و فقدان، واکنشی عاطفی کمتر از حد معمول از خود نشان دهد؛ اما درجه شدید واکنش درآینده خودش را کاملاً نشان خواهد داد.

۵- سوگ پوشیده:

درسوگ پوشیده افراد نشانه ها و رفتارهایی را تجربه می کنند که مشکلاتی برای آنها ایجاد می کند، اما برایشان مشخص نیست که این واکنش ها با موضوع فقدان ارتباط دارد. اگر فردی احساسات خویش را بروز ندهد و سوگ ابراز نشود؛ ممکن است به شکل دیگری بروز نماید. یکی از عوارض سوگ پوشیده بیماری تقلیدی است یعنی بروز علائم بیماری متوفی در بازمانده. به طور کلی سوگ پوشیده به صورت نشانه های جسمی یا رفتار های غیر عادی و ناسازگاری بروز می نماید.

۶- سوگ انتظار:

واکنشی است که پیش از مرگ متوفی ( در هنگام بیماری  متوفی) ظاهر می شود و این واکنش قبل از فقدان غیر قابل اجتناب است که معمولاً با وقوع فقدان خاتمه می یابد .

تفاوت سوگ و افسردگی
تفاوت سوگ و افسردگی


تفاوت سوگ و افسردگی

سوگ ممکن است گاهی واجد ملاک های افسردگی باشد اما به ندرت در فرد داغدیده، احساساتی نظیر گناه، بی ارزشی، فکر خودکشی، کندی روانی حرکتی و روانپریشی دیده می شود. احساس غمگینی فرد سوگوار بر اثر فکر کردن به متوفی یا برخورد با آثار و خاطرات وی آغاز می شود. در واقع سوگ تجربه ای است که حاوی هیجانات منفی و مثبت می باشد. سیال و متغیر است و شدت هیجان در آن نوسان دارد و گاهی وابسته به محرک های درونی و بیرونی تسلی می یابد. در نهایت نیز انطباق هیجانی شناختی و رفتاری رخ می دهد و فرد می تواند به زندگی رضایت بخش خود بازگردد.

اما در افسردگی اساسی فرد خود را ضعیف و دارای عیب و نقص می داند و احساس ناراحتی اغلب خود به خود ایجاد شده و ربطی به متوفی و دیدن آثار وی ندارد. افسردگی در هر زمانی می تواند رخ دهد و از طرفی نیز نافذتر و پایدارتر از سوگ است و عملاً مجموعه علائمی ثابت و ناتوان کننده است که احساسات مثبت در آن کمتر است. در افسردگی از لحاظ بالینی، ناراحتی قابل توجهی در عملکرد فردی تحصیلی و شغلی فرد ایجاد می شود.

همچنین احتمال سابقه افسردگی اساسی ممکن است در اعضای خانواده  نیز وجود داشته باشد. همچنین برخلاف داغدیدگی علائمی همچون اشتغال ذهنی مرضی با بی ارزشی، افکار خودکشی، علایم روانپریشی و یا کندی روانی حرکتی ممکن است وجود داشته باشد.

اگرچه پیش بینی اینکه فرد سوگوار در نهایت به سمت افسردگی می رود یا خیر دشوار است اما بعضی عوامل خطر وجود دارد که نشان از احتمال ابتلای بالاتر به افسردگی اساسی می دهد. همچون سابقه افسردگی در فرد، شبکه حمایتی اجتماعی ضعیف، وجود واکنش های شدید افسردگی در نخستین مراحل سوگ، وجود مشکلاتی مرتبط با سوء مصرف الکل یا مواد و….

پیشگیری از سوگ
پیشگیری از سوگ


راهکارهایی برای پیشگیری از بروز اختلال سوگ (داغدیدگی)

برای هر کسی تجربه سوگ با غم و اندوه همراه است. ناراحتی در مقابل مرگ و ترک عزیزان فرآیند بهنجار و طبیعی است که اگر از حد طبیعی خارج شود، سبب اختلال می‌شود. کودکان و سالمندان از جمله آسیب پذیرترین و مستعد ترین افراد در اعضای خانواده متوفی جهت آسیب های روانشناختی غیر معمول و غیر قابل تحمل هستند که نیاز به حمایت و توجه ویژه دارند. با رعایت نکات زیر می‌توان از میزان اندوه کاست و از ابتلا به اختلال سوگ پایدار و پیچیده و دیگر اختلالات ناشی از فقدان پیشگیری کرد:

  1. عزاداری کردن: شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری علاوه بر تخلیه هیجانی، از تنها ماندن فرد داغدیده‌ جلوگیری نموده و باعث آرامش درونی او می‌شود.
  2. صحبت کردن با نزدیکان: سرکوب کردن هیجانات، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های مشکلات روانی پس از سوگ است. افرادی که در بیان احساساتشان ناتوان هستند، بیشتر در معرض بیماری روانی پس از سوگ قرار می‌گیرند.
  3. فاصله گرفتن از موقعیت‎های تنش‌زا: بی‌توجهی یا دلسوزی نامتناسب و درک نکردن شرایط توسط اطرافیان باعث ایجاد تنش برای فرد سوگوار می‌شود.
  4. تجربه موقعیت‌هایی با لذت‌های کوچک:یادآوری و پذیرش اینکه زندگی ادامه دارد و با آزار خود و دریغ کردن شادی‌های زندگی هیچ چیز تغییر نمی‌کند. دیدار دوستان و شرکت در مهمانی‌های خانوادگی، سفر، تغذیه و خواب خوب و رابطه جنسی، همگی می‌تواند به گذار از مرحله افسردگی در سوگ به پذیرش، یاری‌رسان باشند.
  5. کنترل افکار و احساسات منفی و کمک گرفتن از مشاور:  در صورتی که حضور همدلانه اطرافیان و حمایت های آنها برای کمک به فرد داغدیده کافی نباشد، برای جلوگیری از تداوم افکار منفی نظیر حس گناه، سرزنش خودو… می توان از کمک های روانشناختی مشاورین و روانشناسان در این زمینه استفاده نمود تا  فرد سوگوار در یک چارچوب زمانی معقول، ضمن رفع ناراحتی و غم ناشی از فقدان ، قادر به سازگاری با محیط و برگشت به زندگی طبیعی و عادی شود.


تبعات عدم درمان سوگ

اگر سوگ که ناشی از فقدان عزیزان است، بصورت حل نشده باقی بماند تسکین و بهبود شرایط فرد داغدیده با تأخیر روبرو خواهد شد و حتی ممکن است که درمان آن هرگز صورت نپذیرد، همچنین ممکن است فرد به مرور دچار اختلالاتی از جمله: توهم، اختلال خواب، هذیان و فراموشی، اختلال اشتها، افسردگی، اضطراب، احساس گناه، کاهش عزت نفس، گوشه گیری اجتماعی و همچنین انواع گوناگون بیماری های جسمی گردد.

انجمن روانپزشکان آمریکا به عنوان یک قاعده کلی اظهار می دارد؛ فرد سوگوار در حالت عادی نیازی به مصرف داروهای ضد افسردگی ندارد.گرچه دارو ممکن است برخی علائم سوگ را موقتاً تخفیف دهد ولی از آنجا که فرد را در مقابل درد کرخت(بی حسی) می کند؛ مانع از آن می شود که او با احساسات و افکار خود رو برو شود و فرآیند درمان را به تأخیر می اندازد. وقتی سوگ برای مدتی طولانی به صورت مخرب و ناتوان کننده ادامه یابد.

(به خصوص در افرادی که سابقه افسردگی داشته و فاقد حمایت های اجتماعی مطلوب باشند) ممکن است خطر بیماری افسردگی را تشدید کند که در این صورت دریافت کمک های تخصصی ضروری است.

از میان تمام روش های مختلفی که جهت درمان سوگ وجود دارد، درمان گروهی برای این عارضه مناسبترین روش است چرا که فرد در گروه راحت تر به تخلیه خشم، هیجانات و سایر احساساتش می پردازد و اعضای گروه در روند بهبود شرایط روحی و انطباق با شرایط کنونی یکدیگر موثرتر خواهند بود.

  • وقتی فرد دچار سوگ حاد یا مزمن باشد؛درمان سوگ زیر نظر روانشناس و با استفاده از رویکردهای زیر انجام می شود.
  • درمان سوگ به روش IPT
  • درمان سوگ کامپلیکه CGT
  • درمان با رویکرد طرحواره درمانی
  • درمان CBT در صورت تروما PTSD

مشاوره روانشناسی در تهران برای درمان اختلال سوگ

اختلال سوگ نیز مانند تمام اختلالات روانی دیگر، با اینکه آزاردهنده است اما قابل درمان و بهتر شدن است. افسردگی و سوگواری، احساساتِ آزاردهنده‌ی غمآلودی هستند که اگرچه شاید در بیشتر موارد در پیدایش آن نقشی نداشتیم، اما می‌توانیم با کمک گرفتن با یک مشاور روانشناس، وضعیت خود را بهبود بخشیم. شما عزیزان می‌توانید برای رزرو وقت مشاوره روانشناسی تهران و مراجعه به مرکز مشاوره روانشناسی سلامت واقع در تهران، گامی مثبت در تغییر وضعیت درونی خود بردارید. جهت رزرو وقت مشاوره روانشناسی چه به صورت حضوری و چه به صورت آنلاین، با شماره زیر تماس بگیرید.

۰۲۱۶۶۱۷۹۲۳۱
سوگواریروانشناسیسوگ و داغدیدگیمشاوره روانشناسی در تهران
در این صفحه قراره با کمک علم روانشناسی، آگاهی رو در درون همدیگه گسترش بدیم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید