چاقی به عنوان یک تهدید مهم برای سلامت عمومی مردم، در سراسر جهان است. سازمان بهداشت جهانی اضافه وزن را به عنوان شاخص توده بدنی از ۲۵.۰ تا ۲۹.۹ کیلوگرم در مترمربع و چاقی را به عنوان شاخص توده بدنی ۳۰ یا بیشتر تعریف می کند. مشکلاتی، از جمله دیابت، بیماری های قلبی عروقی، آرتروز و سرطان با چاقی همراه است. علاوه بر این، افراد دارای اضافه وزن و چاق نسبت به همسالان با وزن طبیعی انواع مختلفی از اختلالات روان پزشکی دارند.
چاقی با چندین اختلال شخصیت همراه است.
علاوه بر کاهش وزن، هدف از مداخلات رفتاری، ایجاد تغییرات در شیوه زندگی است؛ که احتمال کاهش وزن را افزایش می دهد. یک برنامه کاهش وزن رفتاری معمولی شامل ۱۲ تا ۱۶ درس است که استراتژیهای خاصی را شامل می شود، از جمله نوشتن میزان غذای روزانه و کالری دریافتی، اجتناب از محرکهای خوردن ناسالم، افزایش فعالیت بدنی، استفاده از حمایت روانپزشک و خانوادگی و اصلاح افکار و احساسات که باعث کاهش وزن می شود. مراجعه به مشاوره و روانپزشک، بهطورکلی منجر به کاهش وزن در حدود ۸٪ تا ۱۰٪ از وزن اولیه بدن میشود.
بیماران دارای چاقی و مشکلات رفتاری ممکن است در پیروی از توصیههای درمانی برای کاهش وزن، مشکل داشته باشند. افسردگی یا اضطراب که ممکن است نیاز به درمان با داروهایی همچون سرترالین داشته باشند، ممکن است در توانایی اتخاذ رفتارهای جدید، خصوصاً رفتارهایی که نیاز به تلاش دارند مانند تهیه وعدههای غذایی سالمتر یا ورزش کردن، اختلال ایجاد می کند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بیمارانی که اختلال افسردگی اساسی دارند و وزن خود را مدیریت می کنند، نسبت به همتایان خود که افسردگی ندارند، کاهش وزن بیشتری دارند.
برای مثال برای افراد مبتلا به افسردگی ممکن است افسردگی و به تبع آن بالا رفتن وزن فرد هنگام مصرف قرص کلونازپام بدتر شود. که همین موضوع اگر فردی پس از مصرف این قرص حساس کرد علائم افسردگی بدتر شده است یا افکار خودکشی و فکر آسیب رساندن به خود بیشتر شده است باید بلافاصله با پزشک تماس بگیرید.
بیمارانی که با اضافه وزن و چاقی می جنگند ممکن است تمایلی به مصرف داروهایی نداشته باشند که بیشتر باعث افزایش وزن آنها می شوند و در صورت افزایش وزن ممکن است درمان را قطع کنند. حساس بودن به این نگرانیها می تواند به روانپزشکان کمک کند که چالشها و موانع پیشگیری از درمان و شرایط روانی را پیشبینی کنند.
یک برنامه رژیمی مفید کمک می کند تا وزن افراد به تدریج کاهش یابد و همچنین سبب بوجود آمدن عادات غذایی و سبک زندگی شده و این رژیم غذایی در طولانی مدت حفظ می شود. هر یک از مواد غذایی مورد نیاز بدن نه تنها در سلامت جسمی افراد تاثیرگذار است بلکه فقدان هر یک از آن ها سلامت روان افراد را تهدید می کند به همین دلیل متخصصان توصیه می کنند تا افراد به صورت خودسرانه رژیم غذایی نداشته باشند یا از برنامه رژیم غذایی سایرین استفاده نکنند چرا که بدن افراد با توجه به وزن و قد متفاوت است و رژیم غذایی خودسرانه آسیب جدی به افراد وارد می کند.
رژیم غذایی ناسالم افراد را به مرز افسردگی میکشاند
نیازهای روحی هر انسان، به محرکهای درونی نیاز دارد تا بتواند در برابر محرک های خارجی مقاومت کند، بد خوراکی و پیروی از رژیم غذایی ناسالم، تضعیف کننده محرک های درونی انسان می شود که او را تا مرز افسردگی و اختلال های روانی می کشاند.
زنان بیش از مردان در معرض اختلال های روانی و افسردگی قرار دارند، نزدیک به ۳۲ درصد جمعیت زنان به دلایل مختلف در معرض اختلالات روحی-روانی و افسردگی قرار دارند که افسردگی بعد از زایمان، افسردگی قبل از دوران عادت ماهانه یا پس از آن و غیره از علل و عوامل آن است.
متاسفانه با این قضیه به صورت جدی برخورد نمی شود این در حالی است که تنها راه مقابله با محرک های بیرونی که سبب آزار و اذیت روحی روانی انسان می شوند، تقویت محرک های درونی است که اگر تقویت شوند می توان با آرامش بیشتر، محرک های بیرونی را به نوعی مدیریت و حل و فصل کرد.
در حال حاضر بد غذایی و بد خوراکی در کشور حاکم است و به همین دلیل است که عناصر مورد نیاز داخلی تامین نمی شود و پزشکان را واداشته در کنار تجویز دارو برای بیماری ها، ویتامین ها را هم به نسخه خود افزوده اند؛ چرا که می دانند ریشه های عصبی ناشی از درد با مصرف ویتامین ها برطرف می شود.