ویرگول
ورودثبت نام
غزل‌ناز بغدادی
غزل‌ناز بغدادی
غزل‌ناز بغدادی
غزل‌ناز بغدادی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

در ازل هرمزد بود و اهریمن!

در شهریور ماه سال هفتاد و سه شمسی در صفحه‌ی صد و نود و هفت مجله‌ی فرهنگی کِلْک نوشته شده بود: «این بیماری لعنتی یقه‌ام را چسبیده و انرژی کار ندارم. حالا به کمک دوستان جوان نازنین که با محبت به یاری‌ام آمده‌اند، داریم غلط‌های متن پژوهشی در اساطیر ایران را تصحیح می‌کنیم و من از مچ‌گیری‌های زیبا و صمیمانه‌ی اینان آنقدر خوشم می‌آید که حد ندارد. دوست آن است که نه پنهانی و پشت سر تو، بلکه آشکارا و صمیمانه عیب کارها را به تو یاد‌آور شود و مطالب ردیه خویش را اثبات کند.»

در آن شماره از کِلْک، ژاله آموزگار، کتایون مزداپور، محمدعلی کاتوزیان، آذر نفیسی، محمد جعفر یاحقی و دیگرانی، نوشته‌هایشان را تقدیم مردی کردند که آبان ماه همان سال، دیگر در این جهان نبود. مردی که با آن یال و کوپال و سبقه‌ی خانوادگی و با آن پشتوانه‌ی شگرف پژوهشی،‌ بی‌اندازه فروتن بود. از آن‌ مردمانی که یادشان تا ابد رزق روح است.

کتاب پژوهشی در اساطیر ایران اگر آن بیماری لعنتی نبود و یقه‌ی بهار بیی‌همتای قصه را نمی‌چسبید با توجه به دستنوشته‌هایش، نه دو پاره، که دو کتاب مجزا می‌شد. کتاب نخست دربرگیرنده‌ی متن‌ها و یادداشت‌ها و کتاب دوم شامل بحث و تحلیل اساطیر ایران. آرزویی که هرگز برآورده نشد.

مهرداد بهار در دیباچه‌ای که تابستان سال شصت و دو بر این کتاب نگاشته، با زبانی شهد و شکر توضیح داده است که برای نوشتن این اثر بیشتر از متون مزدیسنی میانه استفاده کرده و در اصلْ بنیان کتاب را بر این متون گذاشته است. اما نگاهی هم به قبل و بعد، یعنی اوستا و متون متاخر فارسی داشته است. بهار در کتابش آثار أدوار مختلف فرهنگی ایرانیان را در هم نیامیخته و بهتر دانسته اساطیر هر مقطع فرهنگی را به صورتی مجزا گردآوری کند تا رنگ و خویشکاری مختص به هر دوره از سر و شکل نیفتد و خواننده از درآمیختن مایه‌های اساطیری دوره‌های مختلف دچار کلافگی نشود. پس بهار هسته‌ای برای پژوهش خود برگزیده و شمعدان و عقیق و رنگ لعاب را پیرامون آن چیده است، در این میان از مراحل قبل و بعدی مقطع مورد نظرش نیز غافل نشده است. در واقع ما با مجموعه‌ای از اساطیر مزدیسنی متعلق به أواخر دوره‌ی ساسانی و دو قرن آغازین اسلام به عنوان أساس متن کتاب حاضر سر و کار داریم و هرکجا لازم باشد هم گذشته‌ی آن اساطیر شامل آثار ودایی و اوستایی و نیز مراحل بعدی آن هسته‌ی اصلی یعنی حماسه‌های مکتوب به زبان پارسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بهار علت گزینش متون دوره‌ی میانه را هم تسلط بیشتر خود بر زبان و ادبیات میانه‌ی غربی ایران و مهم‌تر از آن، غنی‌تر بودن ادبیات مزدیسنی این دوره از نظر اساطیری دانسته است. از نظر بهار اسطوره در سه موضوع به بحث می‌پردازد: آفرینش، داستان‌های حماسی، پایان جهان. حال اگر در مقام مقایسه به قبل و بعد دوره‌ی میانه نگاه کنیم متوجه می‌شویم اوستا که مجموعه‌ای از سرودهای نیایشی‌ست نه به شکلی تام تهی از اسطوره بلکه تهی از افسانه‌ها و روایات اساطیری بلند است و ادبیات متاخر نیز شامل آثار حماسی سترگ‌تر نسبت به سایر مسائل اساطیری- چون آفرینش و پایان جهان- می‌‌باشد، نتیجه آن‌که متون مزدیسنی میانه از نظر مهرداد بهار چهارچوب اطمینان‌بخش‌تری برای نگارش کتاب حاضر بوده است.

آنچه امروز در دست ماست کتابی‌ست شامل دو پاره ( نخست و دیم) که پاره‌ی نخست شامل سه فرگرد (آفرینش، مردم و فرجام) و هر فرگرد خود مشتمل بر بخش‌هایی‌ست. فرگرد نخست شامل دوازده بخش از سرآغاز تا بدکرداری اهریمن و دیوان است. در پایان هر بخش قسمتی با عنوان یادداشت‌ها وجود دارد که توضیحات بیشتر برای فهم و درک بهتر کتاب در آن‌جا آمده است. فرگرد دوم با عنوان مردم خود شامل شش بخش است، از درباره‌ی چگونگی مردمان تا یادگار زریران و عهد گشتاسب شاه، و فرگرد سوم یا فرجام هم شامل چهار بخش از سوشیانس تا روان درگذشتگان را در بر می‌گیرد.

منابع کتاب بیش از همه کتاب بندهش بوده است که به اعتقاد بهار کتابی شیرین با نظم و طرحی شگفت‌آور و تحسین برانگیز است. گزیده‌های زاداِسپَرم، دومین منبع مورد استفاده در کتاب است که برای مهرداد بهار یادآور شب‌های تنگ‌دستی در یتیم‌خانه‌ای در لندن بوده که به ازای پشیزی تا صبح بیدار می‌مانده و به سرپرستی نوجوانان شرور می‌پرداخته. روایت پهلوی، دینکرد، زند بهمن یسن، زند وندیداد و ارداویراف‌نامه نیز منابع دیگری هستند که بهار برای نوشتن کتاب حاضر به آن‌ها رجوع کرده است. پاره‌ی دوم کتاب بخش غم‌انگیز ماجراست. از این پاره تنها دو بخش نگارش شده و فقط بخش نخست آن به صورت پاکنویس درآمده بوده است. شاگردان و دوستان بهار بعد از او با حجم عظیمی از یادداشت‌ها و علامت‌گذاری در حاشیه‌ی کتاب‌ها و إصطلاحات خاص او و أوراق دست‌نوشته‌اش روبرو بودند که خودشان هم اعتقاد داشتند جز بهار کسی توانایی شکل بخشیدن به آن‌ها و خلق اثری شگرف را ندارد. با این وجود و با تمام سختی‌ها تا آن‌جایی که توانسته‌اند پاره‌ی دیم را از روی دستنوشته‌ی استاد بهار جمع و جور کرده و در کتاب حاضر نشر داده‌اند تا شاید راهگشایی برای پژوهشی ارزنده و نو از آیندگان باشد، چنانکه مهرداد بهار همیشه آرزویش را داشت.

اگر اسطوره می‌خوانید، کتاب‌های مهرداد بهار بزرگ، مهرداد بهار دوست‌داشتنی که پژوهش‌هایش همواره با سند و استدلال همراه است پیشنهاد بی برو برگرد من به شماست.

پژوهشی در اساطیر ایران

اثر مهرداد بهار

نشر آگه

چاپ اول بهار ۱۳۷۵- چاپ نوزدهم ۱۴۰۲

چاپ شده در شماره ۲۱ ماهنامه تجربه

اساطیر ایراناسطوره شناسیاسطورهمعرفی کتاب
۱۱
۳
غزل‌ناز بغدادی
غزل‌ناز بغدادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید