در باب قَوَمَ در لسان العرب به جملهای از ابن جنّی، نحوی قرن۴ برخوردم که موجب شد با احتمال تازهای در ترجمهی «الرِّجالُ قَوّامونَ علی النِّساء (۴:۳۴)» مواجه شوم:«وفي التنزيل العزيز: الرجالُ قَوَّامون على النساء؛ وليس يراد ههنا، والله أَعلم، القِيام الذي هو المُثُولُ والتَّنَصُّب وضدّ القُعود، إنما هو من قولهم قمت بأَمرك، فكأنه، والله أَعلم، الرجال مُتكفِّلون بأُمور النساء مَعْنِيُّون بشؤونهن». نظر او دربارهی معنای «قائم علیٰ شیء» که در آیهی مجادله برانگیز ۳۴ نساء آمده است، چیزی نزدیک به «کارگزار» در فارسی است اما وقتی میخواهد آن را بیان کند بههیچعنوان اطمینان ندارد و در یک جمله دوبار به صورت معترضه میگوید «الله اعلم». یعنی احتمال قابل اعتنایی برای معنایی که ردش میکند(یعنی «ایستادن») در نظر داشته است. در واقع ابن جنی میان دو معنای «کارگزاری» و «ایستادن» تردید داشته اما «کارگزاری» را میپذیرد. (همانطور که در یادداشت اول عرض شد، معنای «سرپرستی» هیچ احتمال لفظی ندارد و اساسا منتفی است). احتمال تازهای که با آن مواجه شدم معنای «ایستادن» بود. در همین باب آمده است که عرب به پایههای میز و تخت و پای چهارپایان و حتی انسان «قائمة» و «قوائم» میگوید و به دستهی شمشیر، «قائم السيف». آنچه ابن جنی را به تردید انداخته این معنا بوده:«مردان بر زنان تکیه دارند». پس از آن بود که یادم آمد در ترجمهی تفسیر طبری متعلق به قرن۴ نیز این آیه دقیقا اینگونه ترجمه شده است:«مردان ایستادهاند بر زنان». اگر این معنا را بپذیریم باید بگوییم به همین علت بلافاصله در ادامهی آیه سخن از صفات زنان شایسته به میان میآید که «فالصّالِحاتٌ قانِتاتٌ حافظاتٌ لِلغَيبِ بِما حَفظَ الله». با وجود اینکه این احتمال معنایی در قرن ۴ توسط بزرگترین زباندانان عربی و فارسی بهرسمیت شناخته شده اما در سنت دینی در طی قرون بعدی بخت کمتری نسبت به احتمال دیگر یافته است.