ویرگول
ورودثبت نام
یادداشت‌های قرآنی
یادداشت‌های قرآنی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

بخشندگان همچون بهشت‌اند...

۱- «بخشندگان... همچون بهشت‌اند- مَثَلُ الذين يُنفِقون... كَمَثَلِ جَنَّة (۲:۴۵)» در این آیه «بخشندگان- الذين ينفقون» به «بهشت- جنة» تشبیه شده‌اند. آن‌ها گویی هم‌اکنون خود بهشت‌اند، نه اهالی آینده‌ی بهشت.


۲- پیش‌تر این‌جا نوشته بودم که تفکیک میان «باغ- جنة» و «بهشت- جنة»، یک دوبینی کلامی است که در متن قرآن وجود ندارد و گاهی مثلا در ۶۸:۱۷ مترجمان قرون مختلف را سخت به تکلف انداخته.


۳- «مگر آن‌کس که پروردگارت به او مهر آورد و از این رو آفریدشان و این سخن پروردگارت حتمی است که “جهنم” را با همه‌ی “جن و انس” پر خواهم کرد- إلّا مَن رَحِمَ رَبُّكَ و لِذلِكَ خَلَقَهُم و تَمَّتْ كلِمَةُ رَبِّكَ لَأملَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ و الناسِ أجمَعين (۱۱:۱۱۹)». این آیه که یکپارچه و بدون کم و کاست آوردمش برای من یکی از غریب‌ترین آیات قرآن است. در این آیه وعده داده شده همه‌ی جن و انس به جهنم خواهند رفت و سپس پروردگار به آنان رحم خواهد آورد و این رفت و برگشت هدف خلقت شمرده می‌شود!


۴- پرسشم چیز دیگری است. اگر بر اساس بند اول پذیرفتیم: اهل بهشت و بلکه خود بهشت، نه رحمت‌دیدگان بلکه رحمت‌آوران هستند. و اگر پذیرفتیم اهل جهنم و بلکه خود جهنم، نه رحمت‌نادیدگان و نفرین‌شدگان بلکه رحمت‌ناورندگان و نفرت‌ورزان هستند. آن‌گاه می‌خواهم بر اساس بند سوم بپرسم: پروردگار، جهنم را از مردمان خواهد اندود تا سپس به آن‌ها رحم بیاورد؟ یا جهنم را از مردمان خواهد اندود تا سپس مردمان بر یکدیگر رحم بیاورند؟ این «رحم آوردن» که غایت خلقت دانسته شده، غایتی برای آرام گرفتن پروردگار است یا انسان؟ پروردگاری که هیچ چیز جز آفرینش دوزخی به نام جهان و سپس نجات جهانیان از آن آرامش نمی‌کرد؟ یا انسانی که در این دوزخ هیچ چیز جز رحمت آوردن نمی‌تواند آتش دلش را فرو بنشاند؟ و هیچ چیز جز گرفتار آمدن در رنجستانی به گستره‌ی آسمان‌ها و زمین نمی‌تواند او را به گلستانی به گستره‌ی آسمان‌ها و زمین بدل سازد؟



قرآنانفاقنیکوکاریبهشتجهنم
متن تن معناست و موضوع این یادداشت‌ها قرآن «به‌سان متن»؛ چنان‌که کار پزشک، انسان «به‌سان تن» است. پزشک نمی‌نگرد که صاحب این تن نیکوکار است یا بدکار. تنها پیکر را پاس می‌دارد و درمانی می‌جوید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید