ایدهآلگرایی یکی از متداولترین مشکلاتی است که در بین کارمندان و مدیران شرکتهای مختلف در انجام کارها مشاهده میشود. با توجه به اینکه خود نیز قبلا درگیر 3نوع نزاع درونی ذکر شده در این مقاله بودهام انتشار آن را ضروری دانستم. این مطلب ترجمهای مصطلح از مجله HBR است.
بهرهوری به معنای انجام کارهای بیشتر نیست، تمرکز آن متوجه بر کارهایی است که انجام شده است. 3 جنبه از ایدهآلگرایی امکان دارد با توانایی اولویتبندی فعالیتهای مهم تداخل ایجاد نماید.
1) هیچ تصمیمی «بی اهمیت» نیست!
بهتر است برای تصمیمات بی اهمیت، یا سریع تصمیم بگیرید یا آنها را برونسپاری نمایید.
اما ایدهآلگرایان به سختی می توانند تصمیماتی را بی اهمیت بدانند. آنها دوست دارند که همه چیز را در کنترل خودشان نگه دارند. چرا؟ زیرا نقصها آنها را بیشتر از سایر مردم آزار میدهد. اگر کاری اشتباه انجام شود، ایدهآلگرایان به احساس ناامیدی شدید یا حالت غر زدن میرسند که به سختی امکان چشمپوشی از آن وجود دارد و آنها نمیخواهند که ریسکش را بپذیرند.
برخی اوقات، ایداهآلگرایان به شدت به مدیریت ذرهبینی عادت میکنند و به جایی میرسند که هیچ تصمیمی را بی اهمیت نمیدانند. آنها خود نسبت به این موضوع کور هستند و به طور خودکار و طبق عادت همیشگی، همه چیز را ارزشمند تلاش کامل خود میدانند.
راهکار: در زندگی امروزی، خستگی ناشی از تصمیمگیری، قابل توجه است. یک فرد ایدهآلگرا میتواند یاد بگیرد که عاشق رها کردن کنترل برخی موضوعات شود اگر متوجه احساس خوب متعاقب آزاد شدن از فشار تصمیمگیری شود. روشهای اکتشافی را برای تصمیمگیری سریع امتحان نمایید یا آنها را تفویض کنید، با این انتظار که شما به طور کلی به تصمیمات سریعتر و نسبتا مناسبتری میرسید و نه لزوما بهترین! به عنوان مثال، یکی از روشهای من این است: اگر راجب به انجام دادن کاری 3بار فکر کرده باشم، دیگر بدون تعمق بیشتر کار را شروع خواهم نمود.
2) باید بیش از حد انتظار یا تعهد تحویل دهم!
این باور که شما باید تحت هر شرایطی بر انتظارات غلبه کنید، از جهات بسیاری قابل بررسی است.
فکر کنید فردی به شما بابت انجام خدمتی یک میلیون تومان می دهد. اگر شما یک ایدهآلگرا باشید، ارائه یک میلیون تومان ارزش در برابر آن به نظر کافی نمیرسد. احتمالا به نظر شما کاری را باید انجام دهید که رقبا(همکاران) شما بابت آن یک میلیون و پانصد هزار تومان میگیرند. به معنای دیگر تفکر شما این است: «بیش از حد تعهد تحویل ندادن، مساوی است با تحویل ندادن!»
این خط فکری همان «بیش از حد مایه گذاشتن» است؛ به عنوان مثال، شما فکر میکنید اگر هدف تحویل 1.5 یا 2 برابر ارزش برای تمام خدماتی که ارائه می کنم باشد، بنابراین هیچوقت کم تحویل ندادهام. این موضوع میتواند از طریق اضطراب، ناامنی یا سندرم تقلب نیز هدایت شود؛ به عنوان مثال، نظر شما این است که تنها راه جلوگیری از اینکه کسی از شما ناامید یا ناخشنود شود این است که همیشه بیش از حد انتظار ظاهر شوید. ایدهآلگرایان همچنین بعضی مواقع تصور میکنند که عواقب فاجعهآمیزی در صورت قصور آنها در بیش از حد تحویل دادن اتفاق خواهد افتاد؛ برای مثال، آنها نگران این هستند که اگر با یک روز تاخیر پاسخ ایمیل مشتری را بدهند، او ناراضی شود، حتی اگر درخواستی با اولویت پایین داشته باشد.
راهکار: اگر متوجه این الگوهای فکری شدید برای اصلاح آن برنامه داشته باشید. درک کنید که هدف قراردادن مداوم عملکرد بالا، چه هزینهای برای شما دارد. آیا این باعث میشود که برای کارهای دیگر زمان، انرژی، توجه و اراده لازم را نداشته باشید؟ شاید سلامتی، اهداف بزرگ یا خانوادهتان تحت تاثیر قرار گیرند. اگر ارزیابی شما این بود که هزینهها قابل توجه است، سعی کنید یک قاعده سر انگشتی برای مواقعی که میخواهید بیش از حد تحویل دهید بگذارید. برای مثال، ممکن است تصمیم بگیرید که در 3 مورد از 10 وضعیتی که با خود نزاع تحویل بیشتر دارید، این کار را بکنید و در 7تای دیگر خیر.
3) وقتی در عادات خوب ثابت قدم نیستم، کلافه میشوم!
وقتی ایدهآلگرایان میخواهند عادات جدیدی را بپذیرند، تمایل به قرار گرفتن در یکی از سه دسته ذیل را دارند:
انعطافپذیری نشانهای از سلامتی روانشناختی است. شما نیاز دارید روزهایی که بیمار هستید یا از سفر آمدهاید به باشگاه ورزشی نروید، حتی اگر به معنای شکستن عادت باشد. همچنین بهتر است بتوانید از عادتهایی که زمانی برای بهرهوری یا توسعه مهارتها اهمیت داشتند، اما اکنون به اندازه کافی در آنها رشد کردهاید، فاصله بگیرید.
راهکار: مکانیزمی داشته باشید تا دائما بررسی کند که صرفا به علت حفظ انضباط شخصی به عادتی پایبند نیستید. اگر شما هیچ وقت تمرین ورزشی را در طی سال گذشته از دست ندادهاید (یا هر عادت دیگری)، احتمالا روزهایی بوده که به این علت بهترین استفاده را از وقتتان نداشتهاید. به طور منظم هزینه-فرصت هر فعالیت یا رفتاری را که انجام میدهید بررسی کنید تا مطمئن شوید که در حال حاضر دارید بهترین استفاده را از توان ذهنی و فیزیکی خود مینمایید.
ایدهآلگرایی غالبا با محوریت «تلاش برای تعالی» هدایت میشود، اما اگر منجر به رفتار غیر بهینه مانند ادامه دادن عادات صرف نظر از فایده آنها، تحویل بیش از حد در مواقعی که لازم نیست، یا تعمق زیاد برای هر تصمیم شود، کاملا مخرب است.