همانطور که میدانید، کلمه “مالیخولیا” از زمان یونان باستان برای توصیف احساس شدید غم و ناامیدی به کار می رفته است. افسردگی مالیخولیایی که همچنین به عنوان “افسردگی اساسی با علائم مالیخولیایی” شناخته می شود، معمولا یک بیماری جدی است. این بیماری باعث می شود فرد علاقه خود را تقریبا به تمام فعالیت ها از دست بدهد و علائم جسمی دیگری نیز داشته باشد.
امروزه، مالیخولیا دیگر به عنوان یک اختلال مستقل سلامت روان طبقه بندی نمی شود. در عوض، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) آن را به عنوان ویژگی ای برای اختلالات افسردگی در نظر می گیرد. بنابراین، به جای تشخیص مالیخولیا، فرد به احتمال زیاد تشخیص افسردگی اساسی (MDD) با ویژگی های مالیخولیا را دریافت می کند. (مالیخولیا همچنین ممکن است در فاز افسردگی اختلال دوقطبی رخ دهد.)
برای تشخیص افسردگی مالیخولیایی، فرد باید حداقل یکی از این علائم را داشته باشد:
و همچنین حداقل سه مورد از موارد زیر:
مالیخولیا می تواند بسیار متفاوت از افسردگی غیرمالیخولیا به نظر برسد. در مقایسه با فردی که نوع دیگری از افسردگی را دارد، فرد مبتلا به مالیخولیا معمولاً:
افسردگی مالیخولیایی همچنین می تواند در کنار سایر ویژگی ها نیز رخ دهد. به عنوان مثال، کسی که به مالیخولیا مبتلا است ممکن است الگوی فصلی در علائم خود داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که مالیخولیا زمانی که سطح نور خورشید و دما پایین است، شیوع بیشتری دارد. مالیخولیا همچنین ممکن است همراه با افسردگی پس از زایمان و افسردگی با علائم روان پریشی رخ دهد.
مالیخولیا گاهی اوقات به عنوان “افسردگی درون زا” نامیده می شود، به این معنی که “افسردگی از درون به وجود می آید. این شرایط به شدت ارثی است. افراد مبتلا به مالیخولیا احتمالاً سابقه خانوادگی مشکلات خلقی یا خودکشی دارند. عوامل اجتماعی و روانی به ندرت مانند سایر زیرمجموعه های افسردگی به ایجاد مالیخولیا کمک می کنند.
تحقیقات نشان می دهد که تفاوت های مغزی ممکن است مسئول مالیخولیا باشد. کسی که به مالیخولیا مبتلا است ممکن است نورون های کمتری به جزیره مغزی خود (بخشی از مغز که مسئول توجه است) متصل کند. آنها همچنین ممکن است هیپوتالاموس، غده هیپوفیز یا غده های فوق کلیوی تغییر یافته داشته باشند. این تغییرات ممکن است بر اشتها، میزان استرس و موارد دیگر فرد تأثیر بگذارد.
مالیخولیا می تواند باعث تغییرات بیولوژیکی مختلفی در بدن شود. افراد مبتلا به افسردگی مالیخولیایی زمان بیشتری را در فاز REM و زمان کمتری را در فاز خواب عمیق سپری می کنند. بنابراین، آنها ممکن است خواب با کیفیت کمتری داشته باشند.
افراد مبتلا به مالیخولیا اغلب سطوح بالایی از کورتیزول دارند که باعث افزایش استرس می شود. آنها همچنین ممکن است دچار کاهش وزن و التهاب مزمن شوند.
این بیماری همچنین می تواند بر پردازش و عملکرد شناختی تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان می دهد که حافظه کاری، یادگیری دیداری، یادگیری کلامی و حل مسئله را مختل می کند. این علائم مختص به زیرمجموعه مالیخولیایی افسردگی است.
به طور کلی، مالیخولیا می تواند بر روابط، شغل و سلامت فرد تأثیر بگذارد. در موارد شدید، ممکن است فرد را به اقدام به خودکشی سوق دهد. مالیخولیا نسبت به سایر انواع افسردگی تمایل به ایجاد دوره های طولانی تر افکار خودکشی دارد.
اگر شما یا یکی از نزدیکانتان به مالیخولیا دچار هستید، بدانید که امید وجود دارد. یک درمانگر دارای مجوز می تواند در مسیر بهبودی به شما کمک کند. شما می توانید در اینجا یک درمانگر پیدا کنید.