نونِ نوشتن اولین و تنها کتابی بود که از استاد محمود دولت آبادی گرفته و نیمی از آن را خوانده بودم. با اینکه تمام کتاب را نخوانده به قاطعیت میتوانم بگویم، از آن کتابهاییست که پر است از درس و مفهوم.
تمام کتاب دست نویسهای نویسنده، بی کم و کاست شدن و ویرایش است. یعنی هر چه میخوانی تمام احساس و تفکر نویسنده در لحظه بوده است. و چقدر همین خودش بودن نویسنده به موفقیت این کتاب کمک کرده است. اینکه بدانی یک فرد مشهور و معروف، یک هنرمند در نهان و در خلوت خود به چه میاندیشد و در واقع چگونه با این فراز و نشیب زندگی دست از قلم کوتاه نکرده و به نوشتن کلیدر و همزمان و در این راستا به نوشتن چند اثر کوتاه دیگر پرداخته است. خواه ناخواه تو را پر از انگیزه میکند.
در طول مدتی که دست به قلم شدهام و به نوشتن روی آوردهام، هر گاه، به هر دلیل و بهانه که از این کار باز میماندم، نون نوشتن را باز میکردم چند سطر از آن را میخواندم و دوباره شروع میکردم به کلمات را در پی هم قطار کردن و قصه ساختن...
نون نوشتن برای من از آن دست کتابها نبود که تا تمام نکردنش نتوانم دست از ورق زدنش بردارم. هنوز هم نیمی از آن را نخواندهام امّا همانطور که گفتم خواندن هرازگاهی چند بخش از آن میتواند نیروی محرکهی خوبی برای تجدید قوا در مسیر نوشتن و همچنین آموختن درسها و نکات کلیدی و قابل توجهی در این حیث باشد.
چرا که دانستن بعضی نکات طلایی میتواند شما چندین قدم جلو ببرد.
در نهایت من خواندن تمام کتابهای این نویسندهی قدر را به شما دوستداران کتاب توصیه میکنم.
#ماهور_ناصح