آیا ایدهای برای کارآفرینی دارید؟ ممکن است یک ایده خوب یا یک طرح کسبوکار قوی داشته باشید، اما اگر میخواهید که استارت آپ شما شانسی برای موفقیت داشته باشد، نیاز به خصوصیتهای رهبری دارید تا دیدگاه شما را از رویا به واقعیت مبدل کند.
رهبران نقشهای مختلفی را ایفا میکنند. در ظاهر، رهبران انگیزه میدهند و به عنوان سرپرست به شرکتهای خود خدمت میکنند. توجه کنید که برای رهبر بودن لزوما نیازی به داشتن کارمند ندارید. ویژگی رهبری در کسبوکارهای خانگی، در ارتباطات شما با مراجعهکنندگان، مشتریان، اربابرجوع و بازار عمومی بسیار ضروری است.
بیشترین خصوصیات یک رهبر در مقادیری است که نمیتوان آنها را اندازهگیری یا به صورت دقیق بررسی کرد. به عبارت دیگر، ما نمیتوانیم بگوییم یک رهبر کسبوکار، موفق به کسب 98 امتیاز در رهبری شده است. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که نگاهی به نمونههای بینظیر یا مطالعات روانشناسی داشته باشیم.
در اینجا صفاتی که شاخصهای خوبی برای تعیین پتانسیل یک رهبر استفاده میشوند را آوردهایم:
1) نگاه به آینده: یک رهبر موفق همیشه نگاهی به آینده دارد. او چندین مرحله جلوتر از دیگران فکر میکند و همیشه به دنبال فرصتهای جدید برای رشد است. این ذهنیت متمرکز بر آینده به دلایل متعددی مفید است.
برای شروع، این نگرش، وسوسه را برای لذت آنی محدود میکند، آنها مایل به ایجاد یک قربانی برای درازمدت در آینده هستند. و بیشتر به رفع مشکلات در درازمدت، در مقایسه با اصلاحات جستهگریخته که اغلب ناپایدار هستند، تمایل دارند.
2) اعتمادبهنفس: رهبران خوب اعتمادبهنفس دارند. افرادی که اعتمادبهنفس دارند، دیگران را جذب میکنند و آن افراد احساس امنیت میکنند. اعتمادبهنفس به شما کمک میکند تا مشتریان و اربابرجوع را جذب کنید یا به فعالیتهای اقتصادی یا حتی سرمایهگذاریها ملحق شوید. به علاوه، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد یک انسان با اعتمادبهنفس کارآفرین بهتری خواهد بود.
یک مطالعه در روانشناسی کاربردی نشان داده است که کارآفرینان موفق، درجات اعتمادبهنفس بالاتری نسبت به دیگر افراد، دارند.
3) ارتباطات: اگر از هر رهبر موفق در مورد ده مفهوم برتر که به آنها کمک کرده است تا موفق شوند سوال کنید، قطعا به نقش برقراری ارتباط اشاره میکند.
برای مثال، ریچارد برانسون ارتباطات را مهمترین مهارتی که هر رهبر میتواند داشته باشد توصیف میکند. ارتباطات یک مهارت مهم است زیرا دارای توانایی ارتقاء مهارتهای دیگر شما است.
شما برای فروش محصولات، وارد کردن نیروی تازه به تیم ، حل مشکلات، مذاکره برای معاملهها و صحبت کردن با رسانهها یا سرمایهگذارها نیاز به برقراری ارتباط دارید.
صحبت کردن، درک مخاطب و انتخاب با دقت کلمات میتواند باعث جلوگیری از مشکلات ارتباطی شود و در وقت و پول شما صرفهجویی کند.
4) مراقبت از خود: در حالی که بسیاری از این صفات روی این تمرکز میکند که کارآفرینان چگونه با محیط اطراف خود درگیر میشوند، ذکر این نکته مهم است که رهبران قوی چگونه از خود مراقبت میکنند. برای مثال، اگر بیخوابی داشته باشید و انتخابهای غذایی ناسالمی انجام بدهید، بهرهوری شما کاهش مییابد و قادر به رهبری موثر نخواهید بود.
بهترین رهبران کارآفرینی میدانند که سلامت بدن و ذهن آنها برای موفقیت بسیار مهم است و آنها مایل به صرف چند ساعت اضافی برای داشتن خواب کافی و خوردن غذاهای مناسب هستند.
5) سازگاری: بعضی از بزرگترین استارت آپ ها در جهان تنها به این دلیل ممکن شدند که بنیانگذاران آنها مایل به سازگاری بودند.
به عنوان مثال، باورش سخت است اما YouTube در ابتدا تنها به عنوان یک سایت دوستیابی آغاز شد. مهم نیست که چقدر در مورد کسبوکارتان تحقیق میکنید یا اینکه چقدر مطمئن هستید که موفقیتآمیز است، تحولات پیشبینی نشده و تغییرات بازار میتواند شانس موفقیت شما را در پی داشته باشد.
شما باید قادر به انطباق و ایجاد تغییرات در هنگام حرکت باشید، گاهی اوقات تنظیمات بزرگ را به طرح کسبوکار خود اضافه کنید. اگر زیاد به ایدههای قدیمی بچسبید، نمیتوانید زنده بمانید. شما میتوانید با استفاده از اصول رهبری سازگار در محل کار این کار را انجام دهید.
6) ریسک محاسبهشده: رهبران موفق تا زمانی که شانس موفقیت را محاسبه میکنند و به راحتی به سمت جلو در حرکتاند از خطر کردن نمیترسند. شروع کسبوکار یک خطر است، بنابراین به طور طبیعی، سطح ریسکپذیری در کارآفرینان وجود دارد. اگر امکان کنترل آن وجود داشته باشد خوب است، زیرا به شما این امکان را میدهد تا کارهایی که دیگر کارآفرینان انجام نمیدهند را انجام دهید.
البته این بدان معنا نیست که شما باید به خاطر انجام کاری مخاطرهآمیز خطر کنید. ارزیابی خطرات و داشتن شجاعت برای یک خطر محاسبهشده بخشی از یک رهبری موفق است.
7) آموزش و یادگیری مداوم: بیل گیتس و استیو جابز کالج را برای شروع تجارت ترک کردند، اما دست از یادگیری برنداشتند. یک مطالعه از بنیاد کاوفمن نشان میدهد که 95.1 درصد از بنیانگذاران دارای معادل یک مدرک لیسانس یا بالاتر هستند و 47 درصد آنها دارای مدرک بالاتر هستند. دوست داشته باشیم یا نه، بسیاری از بزرگترین رهبران تاریخ و کسبوکار، تحصیل کردهاند.
مهر و مومهای طولانی یادگیری نه تنها شما را به مهارتها و دانشی که برای گرفتن تصمیمات بهتر نیاز دارید مجهز میکند، بلکه تجربیات مختلفی را کسب میکنید که از شما انسان بهتری میسازد. بااینحال، یادگیری تنها در محوطه دانشگاه انجام نمیشود. رهبران زیاد میخوانند، به پادکستها گوش میدهند و همچنان در مورد صنعت، بازاریابی و سایر جنبههای کسبوکار خود یاد میگیرند تا در مسیر باقی بمانند.
8) قاطعیت: به عنوان یک رهبر، یکی از بزرگترین مسئولیتهای شما، تصمیم گرفتن است. شما همیشه تصمیمات «درستی» را نمیگیرید و گاهی اوقات تصمیم «درست» وجود نخواهد داشت. اما شما کسی هستید که باید تصمیمی بگیرد، کسی که نتیجه تصمیم را میبیند و باید برای آنها پاسخگو باشد.
اگر تصمیمگیری خود را متوقف کنید، یا اگر تمایل دارید تصمیمات سخت را به دیگران منتقل کنید، در شرایط استرسزا که نیازمند توجه و فرمان سریع شماست خوب عمل نمیکنید.
9) شور و شوق: پرشور بودن یکی دیگر از ویژگیهای اصلی رهبران است. لذت بردن از ایجاد یک کسبوکار، بسیار مفرحتر از این است که فقط روی پول تمرکز کنید.
وقتی به رهبران و کارآفرینان موفق نگاه میکنید، شکی نیست که آنها در مورد آنچه انجام میدهند پرشور هستند. انرژی و شور و شوق شما تلاش شما را افزایش میدهد و کارمندان، شرکا و مشتریان شما متوجه این موضوع خواهند شد. شور و شوق مسری است، بنابراین اگر شما به طور طبیعی در مورد کسبوکارتان هیجان زدهاید، مردم در اطراف شما احتمالا اینگونه خواهند بود.
در صاحبان کسبوکار خانگی، عوامل دیگری وجود دارد:
· سبک رهبری: انواع مختلفی از رهبری وجود دارد و هیچ رویکرد واهی لزوما درست نیست. این موضوع به شدت به این که کارکنان شما چه انتظاری دارند، چه فرهنگی میخواهید بسازید و چقدر خوب کار میکنید بستگی دارد.
به عنوان مثال، بعضی از شرکتها با یک رئیس سختگیر فوقالعاده خوب عمل میکنند، کسی که در جواب سوالات نه نمیگوید و کارکنان خود را به بهترین نحو تحریک میکند. افراد دیگری با یک رئیس آسانگیر خوب عمل میکنند، که هر زمان که ممکن است مصالحه میکند و اجازه میدهد کارکنان خودشان پیشرفت کنند.
· صنعت: شما باید صنعت مورد نظر و اندازه کسبوکار خود را در نظر بگیرید. برای مثال یک شرکت حقوقی، به یک رهبر سخت که صریح صحبت میکند نیاز دارد، درحالیکه شرکتی که برای بچهها بازیهای ویدئویی درست میکند، نیازمند رهبری سرزنده و اهل بازی است.
شرکتهای بزرگ نیازمند رهبرانی هستند که خود را از اکثریت کارگران جدا کرده و از کسبوکار مراقبت کنند، درحالیکه در کسبوکارهای کوچک رهبران تمایل دارند با نظارت و تعامل نزدیکتر بهتر عمل کنند.
· تغییر محیط: رهبران باید روند و دیدگاههای رهبری را تغییر دهند. به عنوان مثال، چند دهه پیش، تقریبا غیرقابلتصور بود که مدیرعامل با شلوار جین یا هودی در جلسه حاضر شود، اما امروزه، مارک زاکربرگ و همکارانش برای کاهش خستگی چنین تصمیمی گرفتهاند.
اگر شما مواردی که در بالا به آنها اشاره شد را به عنوان قالب یک رهبر قبول ندارید، ممکن است احساس کنید که ساختن یک کسبوکار موفقیت آمیز غیر ممکن است.
با این حال، دستاوردتان نباید این باشد که آیا شما در حال حاضر برای رهبری مناسب هستید یا نه، و یا چه ویژگیهایی را برای رهبر شدن باید پرورش دهید.
در عوض، شما باید از این اطلاعات به عنوان یک راهنما برای ویژگیهای کلیدی خود استفاده کنید، تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما به عنوان یک رهبر مهم است و از آنجا به سمت جلو بروید. شما همانطور که همه رهبران دارند، نقصهایی دارید.
سؤال این است که آیا میتوانید راه دیگری برای آنها پیدا کنید؟ آیا میتوانید آنها را با داشتن مربیان، شرکا یا کارکنانی که این ضعف را تکمیل میکنند، جبران کنید؟