رمان “پخمه” نوشته عزیز نسین با ترجمه رضا همراه به همت انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. پخمه را بسیاری شاهکار عزیز نسین میدانند و یکی از چند داستان بلند اوست. هر چند نسین بیشتر با داستانهای کوتاهش در بین همگان شناخته میشود.
ویژگی برجسته آثار نسین طنزِ موجود در آثار اوست. نسین نویسندهای است که از وقایع روزمره اجتماعی مینویسد. قهرمانان او افراد عادی، کارگران، رانندگان تاکسی، کارمندان دولت، زنان خانهدار و خلاصه افراد متوسط اجتماع هستند. او تصویری واقعگرایانه از جامعهی عصر خود به دست میدهد و با هنر خود که سادهنویسی است خواننده را درگیر ماجراهای بامزه و خندهدار کاراکترهایش میکند. اگرچه عنوان اصلی این اثر در زبان ترکی پخمه نیست، اما مترجم ظاهرا به خاطر کاراکتر اصلی کتاب که به همین نام خطاب میشود، نام پخمه را برای آن برگزیده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
هرکدام سعی میکردند نظر مرا جلب کنند تا بعد از محکومیت با آنها ازدواج کنم. اما این کار یک عیبی داشت، بیشتر اوقات زنها با هم دعواشان میشد و الم شنگهای راه میانداختند که نگو! هنوز نمیدانستم حرف حساب اینها چیست!
یک روز که یکی از شاکیهایم بنام عطیه به ملاقاتم آمده بود تصمیم گرفتم این قضیه را روشن کنم. عطیه چهل پنجاه سال داشت و خیلی هم بدترکیب بود، از زشتی لنگه نداشت. گفتم: عطیه خانم تو را به خدا، تو را به مذهب راست بگو من کی و چه وقت تو را از راه به در بردم و سرت کلاه گذاشتم؟
عطیه خندهای کرد:
قسم نده.کسی که سر من کلاه گذاشته تو نیستی، کاظم نامی بود قسم میخورد که با من ازدواج میکند. هرچه داشتم و نداشتم سه هزار لیره پول، دستبند طلا و گوشوارههایم را به او دادم. او همه را برداشت و رفت که رفت. من هم به پلیس شکایت کردم، آنها عکس سابقهدارها را نشانم دادند و چون عکس شما از همه جوانتر و بهتر بود، گفتم همینه!!!…
منبع: پخمهای که دردسر ساز شد!
لينك خريد كتاب هاي عزيز نسين: