در بخش قبلی مطلب چگونه یک مربی چابکی شویم، در مورد اینکه مربیگری چابکی چیست و فرق اسکراممستر و مربی چابکی خواندیم.
برای اینکه تفاوت اسکراممستر و مربی چابکی را بهتر بفهمیم و نحوه تعامل این دو نقش را بیشتر بررسی کنیم به این مثال داستانی توجه کنید:
در طول یک جلسه اسکرام افراد تیم در مورد کارهایی که دیروز به پایان رساندند و موانعی که داشتند صحبت میکنند، یکی از اعضای تیم در طول جلسه به تلفن همراه خود مشغول میشود و در اینجا اسکراممستر به فرد تذکر میدهد که تلفن همراه را در جیبش بگذارد. در طول این جلسه مربی چابکی نیز در جلسه حضور داشته و صرفا به عنوان یک مشاهده گر در حال یادداشت برداری از جلسه بوده است.
خب پس اولین تفاوت این هست که مربی چابکی با نظارت و مشاهده صرفا نکاتی را یادداشت کرده است اما مربی چابکی با یادداشتهایی که داشته است چکار خواهد کرد؟
بعد از پایان جلسه اسکرام روزانه، اسکراممستر و مربی چابکی باهم جلسه میگذارند و اسکراممستر از مربی چابکی درخواست میکنه هرگونه نقطه نظری را با او درمیان بگذارد.
مربی چابکی اول بخاطر محافظتی که اسکراممستر از جلسه اسکرام کرده تشکر میکنه و توضیح میده که کارش برای تذکر به عضو تیم که در حال کار با تلفن همراهش بوده است آن هم درست زمانی که عضوی دیگری از تیم درحال ارائه اپدیت بوده است، خوب بوده است. مربی چابکی بیشتر توضیح میده و از اینکه بدون هیچگونه تعصب و داوری نکته را گوش زد کرده است مجددا تشکر میکند.
مربی چابکی مشکل دیگری را هم که مشاهده کرده است به اسکراممستر توضیح میدهد. اینکه توضیحات آپدیتهای انجام شده توسط یکی از اعضا تیم خیلی طولانی بوده است و بهتر است که اسکراممستر در دفعع بعدی جلسه در همان لحظه به موضوع اشاره کند. در واقع مربی چابکی از اسکراممستر میخواهد افراد در ارائه آپدیتهای خود در طول جلسه توضیحات غیر مرتبط ارائه نکنند.
مربیچابکی از اسکراممستر میپرسد که آیا میخواهد در جلسه بعدی حین مکالمه او با عضو تیم که توضیحات خارج از موضوع میدهد وارد بحث شود؟ اسکراممستر با اعتماد به نفس میگوید که خودش از پس کار برخواهد آمد و از مربیچابکی برای کمک و راهنمایی تشکر میکند.
در این جلسه مربی چابکی مشاهده خودش را از کارهایی که اسکراممستر بنظرش باید انجام دهد در اختیار وی قرار میدهد، هدف نهایی موثرتر کردن اسکرام برای کل تیم است. به این موضوع رهبری از پشت صحنه یا leading from behind گفته میشود. در واقع مربیچابکی در طول جلسه اسکرام دخالت نکرد و نمیبایست هم میکرد و در عوض مشاهده خودش را با اسکراممستر به اشتراک گذاشت تا او موضوع را حل کند. این کار باعث میشود که نقش اسکراممستر به عنوان تسهیلگر در تیم مورد شک و تردید قرار نگیرد.
رفتار مربی چابکی در ارائه نظراتش نیز از موارد مهم دیگری است همانطور که در داستان مشاهده کردید، مربی ابتدا با یک بازخورد مثبت و سپس با ارائه بازخورد سازنده به اسکراممستر کمک میکند.
احتمالا با این مثال میتونیم بخشی از اقدامات یک مربی چابکی را تصور کنیم. اما آیا مربی چابکی هیچگاه از مشاهده و رهبری از پشت صحنه فراتر نمیرود؟
یکی از مهمترین مهارتهای کلیدی مورد نیاز برای مربی چابکی، توانایی تشخیص زمان و موقعیتی است که از مشاهدهگری صرف به عکس العمل نشان دادن تغییر نقش دهد.
این اتفاق معمولا در طول رویدادهای تیم اتفاق میافتد، در آن لحظه مربی چابکی به عنوان یک معلم وارد عمل خواهد شد. این اتفاق زمانی میافتد که موقعیت به گونه ایست که عدم دخالت مربی چابکی میتواند اثر بزرگ بدی را ایجاد کند.
برای اینکه این موقعیت را بهتر درک به این مثال توجه کنید:
در یک رویداد برنامهریزی اسپرینت برای برآورد استوری از تیم خواسته میشود با استفاده از کارتهای پوکر اقدام به ارائه تخمین خود کنند، همه اعضای تیم خیلی بی صدا :) منتظر ارائه تخمین یکی از اعضای احتمالا خبره تیم هستند و بعد از او اقدام به ارائه تخمین با کارت پوکر میکنند. این موضوع که به نظر قبلا هم تکرار شده است همراه با اندکی صبر در مربی چابکی است، او چند ثانیع منتظر میماند تا ببیند آیا اسکراممستر به این موضوع را مورد اشاره قرار میدهد یا نه؟
خب اسکراممستر متوجه این موضوع نمیشود و در اینجا مربی چابکی در نقش معلم وارد میشود و از اعضای تیم میخواهد توضیح دهند که چرا بعد از آقا یا خانوم ایکس تخمین خود را اعلام کردند؟
مربی چابکی بعد از شنیدن توضیحات، به اعضای تیم توضیح میدهد که هر کدام از اعضای تیم تجربه منحصر به فرد و متفاوتی نسبت همدیگر دارند و اینکه تمامی نظرات اعضای تیم ارزش برابری دارند به ویژه زمانی که وقت ارائه تخمین برای استوری هاست. برای مثال ممکن است بعضی از اعضای تیم در مورد اینکه استوری تست سختری خواهد داشت نظر مختلفی با آقای یا خانوم ایکس داشته باشید.
در مثال بالا دیدیم که شاهد وجود یک سلطه در تیم هستیم که حس تساوی را در تیم از بین میبرد، احتمالا اعضای تیم به خاطر تجربه بالاتر عضو ایکس، تخمین نزدیک به تخمین او را ارائه دادند اما یک مربی چابکی به خوبی از اهمیت داشتن نظر تک تک افراد و تساوی و شفافیت آن خبر دارد به درست به موقع به عنوان یک معلم اقدام میکند. در واقع مربی چابکی به دلیل اهمیت رویداد برنامهریزی اسپرینت و اینکه تیم ممکن است برای این اسپرینت و اسپرینتهای بعدی تعهدهای نشدنی و ناقص ارائه بدهندو تیم در وضعیت ریسک قرار بگیرد از یک مشاهده گر بی صدا تبدیل به یک معلم شد.