یکی از نظریه ها در مورد پدید آورنده هستی یا به اصطلاح خدا، خدای ساعت سازه.
برای اونهایی که اطلاعی ندارن باید بگم، منظور اینه که ok, اگر قبول کنیم بینگ بنگ هم اتفاقی اتفاق نیوفتاده, و خالقی باعث بوجود اومدن همون بینگ بنگ شده باشه، ولی دیگه دخالتی به ما بقی قضایا نداره.
مثل یک ساعت ساز، که ساعتی رو میسازه و میفروشه، این ساعت طبق قوانین تعریف شدش به کارش ادامه میده و دیگه اون ساعت ساز دخالتی در نحوه استفاده شما نداره.
تو مسیری که خودم از راه فلسفه برای شناختن خدا و بیشتر شناخت خودم قدم برداشتم، من هم تو برهه ای از زمان بر این باور بودم و معتقد بودم خدا بیکاره مگه بشینه تک تک موجوداتو پای صحبت هاشون بشینه، دعای یکی رو مستجاب کنه، یکی رو نه و هزارتا دلیل دیگه که هممون بهش فکر کردیم یا شنیدیم و هم بابتشون ناراحت شدیم و یا حتی وجود خالقی خیالی رو انکار کردیم.
دوست داشتم ذهنیات جدیدی که درمورد این قضیه بدست آوردم باهاتون به اشتراک بگذارم.
من مدتیه به برنامه نویسی علاقه مند شدم و شروع کردم به یادگیری.
واقعا شگفت انگیزه وقتی ساز و کار کدنویسی رو با ساز و کار جهان هستی مطابقت میدی.
دقیقا با پوست و استخون لمس میکنی که یک خط کد زدن چقدررررر باید دقیق باشه و دونه دونه حروف باید درست و بجا استفاده بشه و موقع ران کردن صدبار از اول اصلاح میکنی تا خروجی دلخواهت رو بگیری.
تو این مسیر یاد گرفتم قانون قانونه، اما و اگر نداره.
اشتباه کد بزنی قطعا نتیجه باب میلت نیست، ولی اگه طبق قوانین و با درست زدن دونه به دونه قوانین پیش بری نتیجه دلخواهتو میگیری.
این یه ذهنیت شگفت انگیز درمورد نظام هستی بهم داد.
به خودم گفتم، خب رضا مگه خودت نمیگی خدای ساعت ساز، خب فکررررر کن ببین اون خالقی که کدنویسیه این دنیارو انجام داده، چقدرررررررررر دقیق و با جزئیات نوشته که تمام احتمالات ممکن و حاصل انواع انتخاب های ما نتایجی یکسان به همراه میاره.
وقتی شروع کنی با این دیدگاه به دنیا نگاه کنی، ذهنت شروع میکنه دنبال پترن ها (الگو های تکرار شونده) گشتن.
هرچی بیشتر جست و جو میکنی، پترن های بیشتری میبینی.درواقع بیشتر و بیشتر انتخاب های مشابه با نتایجی یکسان میبینی
_ عه، فلان کار رو تو فلان سن انجام دادم، سرنوشتم شد اون، و الان فلانی هم داره همون اشتباه رو تکرار میکنه و نتیجه…
و هی بیشتر و بیشتر این پترن هارو میبینی و تازه متوجه میشی ، ای بابا ، حتی اگه خدا یکبار دنیارو خلق کرده و دیگه دخالتی نداشته باشه، ولی چقدرررررررر کدنویسیه تمیز و با جزئیاتی ارائه داده که واقعا شگفت زدت میکنه.
چطوری ممکنه این همه احتمال از پیش تعیین شده کدنویسی شده باشه!!
وقتی این نکته برام جالب تر شد که این پترن هارو درمورد خودم پیدا کردم.
هرچی پترن بیشتری درمورد خودت پیدا کنی، به شناخت خودت نزدیک تر میشی، و متوجه میشی، چه مواقعی، چه رفتارهایی رو اگه انجام بدی، چه تصمیماتی اگه بگیری، به چه نتایجی دست پیدا میکنی، و این دقیقا همونجاییه که دوباره برمیگردی به خونه اول:
برای شناخت تمام ساز و کار هستی، خدا، و….
اول باید خودتو بشناسی