صور واقعگرا بودن گوگول، بیش از آن که اندیشهای ادبی و پژوهشگرانه باشد، مفهومی تاریخی است. نویسندگان و منتقدان پس از گوگول و زمامداران حکومتهای مردمی گوگول را در قامت نویسندهای میهنی میپسندیدند که نمایندهی واقعگرایی در ادبیات، مبارزه برای آزادی، و افشای نظام اتوکراسی و اربابرعیتی است. از سوی دیگر روسیهی سدهی نوزدهم جامعهای گوناگون بود که در هر دوره یا بازهی زمانی در جستوجوی چهرهای پیامبرگونه و «شنلپوش» بود تا بتواند به زیر آن گرد آید. پوشکین، گوگول و داستایفسکی در هر دوره چنین نقشی را بازی میکردند. شاید شیوهای که نویسندگانی چون داستایفسکی در نمایش احساساتگرایانهی مردمان بیچاره برگزیدند چندان هم با رویکرد گوگول سازگار نباشد ولی به هر رو نگاه نویسندگانِ بیدرنگ پس از گوگول به خوبی در جملهی بارها بازگفتهی داستایفسکی نهفته است: «ما همگی از زیر شنل گوگول بیرن آمدهایم».
ادامهی متن را در ریزومدیا بخوانید.
وبسایت: rhizomedia.ir
اینستاگرام: @rhizomediamagazine
تلگرام: rhizomedia