سلام ! از پست های قبلی که نوشتم و انتطار داشتم ادامه بدم، دو سال میگذره !!!
باورم نمیشه، نه ادامه ندادن و رها کردن و ننوشتنم نه، که این کار همیشگیم بوده، اینکه دو سال گذشته از اون روزی که تو خونه ی کوچیک قشنگم پشت میزم نشستم و شروع کردم نوشتن رو ( به خیال خودم ) ، انتطار دیدن دو سال پیش رو نداشتمم اینجا... درک مفهوم زمان همیشه شوکه کننده ست برام.
راستتش چند سالیه انگار درک درستی از زمان ندارم، توضیح دادنش سخته، انگار توی ذهنم نمیتونم دیروز و هفته ی قبلو سال قبلو از هم تفکیک کنم، نمیدونم اثر داروهامه یا بیماری یا هرچی
و هنوزم درست نتونستم برای کسی بیانش کنم
اما برخوردم با گذشت زمان، دقیقا مثل همین برخوردم با دیدن این دوسال پیشه زیر پستام
حس نمیکنم دوسال پیش بوده، انگار تو ذهنم نزدیک تره !
بالاخره یه قدم برداشتم امشب برای تغییر حالم و بعد از مدت ها یوگا کردم، خیلی سبک و کوتاه، اما به عنوان قدم اول میتونم روش حساب کنم نه ؟ و بهتر از انجام ندادنشه بالاخره، چون تمام این مدت نمیتونستم انجامش بدم ! پس باید حس خوب داشته باشم به خودم الان.
امیدوارم کمکم کنه یکم ذهنم و روحم اروم شه، یکم به خودم نزدیک شم، و تمام تلاشمو میکنم تا اخر دوره انجامش بدم تحت هر شرایطی،
چون که یوگا بزرگترین و بهترین کاریه کهه میتونی برای سلامتی جسم و روحت انجام بدی.