نویسندگی به خودیِ خود یک راه ارتباطی نیست بلکه میثاقی است با خوانندگان شما. توافقی نانوشته است. اَمور تاوِلز میگوید خوانندگان شما برای مطالعهی نوشتهی شما سرمایهگذاری میکنند حال وقت ارزشمندشان و یا برخی پول پرداخت میکنند و شمای نویسنده بایستی بهدرستی پاسخ این سرمایهگذاری را بدهید. کمی پیش گفتم که این کارِ ما گویی عهدی نانوشته است تا به خواننده احترام بگذاریم و الهامبخش باشیم. دربارهی این صحبت میکنم که بایستی وقت و انرژی خود را بهدرستی سپری کنید تا چیزی خلق کنید که سرمایهگذاریِ خواننده ارزشمند و غنی شود.
زمانی که شخصی نوشتهی شما را میخواند، با کلمات شما پا در سفری قرار میدهد. آنها امید، ترس، رؤیا و یا عطش هر چیزی (دانش، سرگرمی یا تنهایی) را میتوانند به همراه داشته باشند. این وظیفهی شمای نویسنده است تا سفر را با صداقت هدایت کنید و کشتی را از دریای اطلاعات به سلامت عبور دهید. هرچه غیر از این باشد شما پیمان مقدس با خواننده را نادیده گرفتهاید و او را سرگردان به حال خود رها کردهاید.
برای اینکه سر قول خود بمانید باید تعهدی استوار به درستی داشته باشید جز در مسیر بینقصی قدم برندارید. از شناختن فضا و درستی لحن شما صحبت میکنم. اینجاست که نویسندگان تأثیرگذار به اولین نوشته یا پرهیجانترین نوشتهی خودشان نه میگویند ولی آنکه بهترین ارتباط را برقرار کرده میپسندند. نگاشتن ایدههایتان دلیلی بر خوب بودن نوشته نیست بلکه پاسخ به این سؤال ارزشمند است: ارزش خواندن دارد؟
دیوید فاستر والاس معتقد است "خواننده توانایی خواندن ذهن نویسنده را ندارد." کلمات شما وقتی تأثیرگذار هستند که جای خواننده نشسته باشید و بنویسید. صداقت شما میتواند منجر به این شود که خواننده شروع به خود-ارزیابی کند. بهگونهای بنویسید که ارتباطی عمیق، تجربهای مشترک بین خواننده و نویسنده شکل گیرد تا بتواند پلی باشد بین دنیاها، زخمها را التیام بخشد و سریع تأثیر بگذارد.
بینقصی و درک خواننده، کلید تحقق به عهدی است که با خوانندگان بستهاید. روی صفحه است که در دست خواننده میگذارید. خواننده با توجهش به شما اعتماد میکند. این مهم را با نوشتن چیزی که الهامبخش، سرگرمکننده و آگاهیبخش است جبران کنید. معیار اصلی موفقیت در نوشتن تعریف و تمجید یا دنبالکنندگان شبکههای اجتماعی نیستند بلکه در تائید گرفتن از خوانندهای است که حس دیده شدن، درک شدن و ارزشمند بودن دارد و اینها از کلمات شما برمیآیند.