Roshmand
Roshmand
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

جادوی داستان گویی

علوم مختلف مخصوصاً ریاضیات در تلاش هستند تا به ما بگن در دنیا چه چیزهایی وجود دارند اما بهمون نمیگن که به چه دلیلی اهمیت دارن. ما برای این مهم نیاز به داستان داریم. ما برای درک یکدیگر و از همه مهم‌تر درک و شناخت خودمان نیاز به داستان داریم.

موقعی که با عزیزانتان در حال صرف شام هستید براشون توضیح می‌دید که روزتان را چطوری سپری کردید. شنبه‌ها صبح از آخر هفته خودتان با همکاران تون صحبت می‌کنید. در مصاحبه‌های شغلی و یا جلسات آشنایی با افراد مختلف تاریخچه‌ای از خودتان رو مطرح می‌کنید. شما از افسانه‌ها حرف می‌زنید، از فرهنگ مردم (فولکلور) و شخصیت‌های فیلم‌هایی که مشاهده کردید استفاده می‌کنید تا به بیان احساسات خود بپردازید و یا گذشت روزگارتان را برای دوستانتان ملموس‌تر می‌کنید. شما ارتباط تنگاتنگی با قهرمانان داستان‌های کودکی خود برقرار کرده‌اید مثلاً هری پاتر.

قصه‌ها در بطن وجودی ما هستند. قصه‌ها ما را با یکدیگر ارتباط می‌دهند و بهمون یادآوری می‌کنند که ما تنها نیستیم. هر تجربه‌ای که داشته باشید حتماً کسی با تجربه‌ی مشابه وجود داشته و همون حسی رو داشته که شما داشتید.

این همان جادوی داستان‌گویی است؛ ارتباطات احساسی بین مردمی برقرار می‌شود که هزاران کیلومتر با یکدیگر فاصله‌دارند و شاید هم قرن‌ها با یکدیگر فاصله داشته باشند. شما می‌توانید حس و حال شاعران متوفی را درک کنید، سختی قهرمانان افسانه‌ای را دریابید، یا از کسی که در قاره‌ی دیگری روزگار می‌گذراند درسی بیاموزید.

علم شاید بهمون بگه چه چیزی در جهان بیرون هست اما فقط از طریق داستان هست که می‌آموزیم که با آن‌ها چگونه تعامل برقرار کنیم. هنر زندگی در قصه‌ها و روایت‌هاست نه در اعداد.

داستانداستان گوییقصه گوییداستان سرایینوشتن
سلامت فردی و کمی فناوری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید