ویرگول
ورودثبت نام
ro.     زا
ro. زا
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

مرگ یا سوگ؛ کدام دردناک‌تر است؟

برای چالش کتابخوانی طاقچه در ماه دی، کتاب مواجهه با مرگ اثر براین مگی و ترجمه مجتبی عبدالله نژاد را خواندم.
از آن رمان های طولانی پر از توصیف که حرف های حسابی نویسنده هم میان توصیف لباس و صحنه ، گم می شود. داستان مرگ و مواجهه با آن، همواره یکی از داستان هایی است که در عین تکرار بیش از حد، اما بازهم جاذبه های زیادی دارد. در این کتاب نوع مواجهه افراد مختلف با پدیده ای به نام مرگ، شرح و بسط داده شده است.
نمی دانم شما جز کدام دسته اید، کسانی که دوست دارند زمان مرگشان را بدانند یا کسانی که دوست دارند، بی توجه به لحظه کوچ، زندگی خود را داشته باشند اما من فکر می کنم مرگ یقه ما را نه در زمان رفتن خودمان بلکه در زمان رفتن عزیزان و دوستان مان می گیرد.
بخواهم بهتر بگویم به نظر من سوگ از مرگ سخت تر است! احساس می کنم در زمان مرگ هم به جای اینکه حال خودم از رفتن از دنیا، بد باشد برای کسانی که دوستشان دارم، غصه دارم که بعد از من باید چه اندوهی را تحمل کنند و این به مراتب از مردن ، کشنده تر است.
با این حال اگر دوست دارید یک رمان در از دیالوگ های فلسفی را در میان توصیفات جز به جز بخوانید و واکنش افراد به مرگ را در قالب یک داستان ببینید، می توانید این کتاب را بخوانید
من از خواندنش راضی ام؟ نه نیستم؛ چرا که ۱۵۰۰ صفحه کتاب را با مشغله های فراوان خواندم تا در انتها با شگفتی مواجه شوم یا داستان تک خطی، اوج و فرودی به خود ببیند اما نشد که نشد!
در آخر داستان هم با چند خط پایانی، احساس کردم که یک هپی اند مقابل چشمانم رژه می رود و دقیقا موضوع مرگ اول شخص، به قدری در حاشیه رفت و سریع به آن پرداخته شد که انگار نویسنده خسته شده و پایان را سرهم بندی کرده است.
دوست داشتم در ماهی که چالش کتابخوانی طاقچه به مرگ اختصاص دارد، کتاب فاخرتری بخوانم اما سهم من این کتاب بود.

مرگچالش کتابخوانی طاقچهسوگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید