بعضیها وقتی که به دنیا میان، بدون اینکه خودشون بخوان، یه مشکلی باهاشون هست. یه لکه روی روحشون سایه انداخته؛ ممکنه اسیر بدی و ناراستی باشن، ممکنه حس غریبی تو وجودشون نغمههای خطرناکی سربده و خیلی چیزهای پیچیده و خطرناک دیگه ممکنه تو وجودشون لونه کرده باشه. اگه این بعضیها، پدر و مادر خوبی نداشته باشن ، از محیط اجتماعی و آموزشی خوبی برخوردار نباشن و آدم بزرگی سر راهشون قرار نگیره، فقط یک راه برای نجاتشون میمونه؛ یه معلم خوب. یه معلم خوب میتونه این زمزمهها رو بشنوه و تبدیلش کنه به یک ترانه، میتونه یه آدم بالقوه خطرناک رو به یه آدم مفید برای جامعه کنه، میتونه یه آدم منفعل رو به یه آدم فعال تبدیل کنه؛ میتونه یه کویر خشک رو به مزرعهای سرسبز تبدیل کنه، یه معلم خوب کارش خلق معجزهست و تاریخ سرشاره از معجزههای معلمهای خوب.