دلار "رضا ضیائی دوستان" حالا حتمن میگین دلار رو چه جوری میشه تهیه کرد؟ خب راههای متعددی داره، بهترین راه اینه که برین سراغ اهلش و از کسانی...
ضرب به معروف و شتم از منکر؟ رضا ضیائی دوستان/پوتین بارسلونا یه نیم چکمهیِ جیرِخردلی رنگ بودکه اوایل انقلاب خیلی طرفدار داشت.یه کفش ساده و خیلی معمولی که دخترها هم ...
نامههای گاگول به دلبرک 16 – آوای دلنشین و نغمههای گنگ رضاضیائی دوستان/این نیرودرآشفتگیها،مثل آهنربایی که برادههای نامنظم رومنظم میکنه وبهشون شکل میبخشه؛درکار شکل دادن به استعدادماخواهدبود
هر چیز خوبی خوبه _ برای ایرج طهماسب با ارادت و احترام فراوان رضاضیائی دوستان/دردورهای که همه دراستفاده ازدستاوردهای جدید تکنولوژیاز هم سبقت میگیرن، طهماسب با استفاده از چند تا عروسک خیلی ساده..
ناف پسر همسایه و متِ یوگای من رضاضیائی دوستان/لِیلِی کنان خودم رو به آشپزخونه رسوندم گفتم مامان جونی.بدون اینکه به من نگاه کنه گفت هاوروجک چیه؟گفتم نسترن میخواد بیاد..
شمش طلا رضا ضیائی دوستان/یکی از آشپزهای قویهیکل داشت کوکو درست میکرد.مثل یه سفالگر ماهر خمیری رو که به خوبی آماده شده بودبرمیداشت،چرخش میداد..…
آزادِ آزادِ آزاد رضاضیائی دوستان/ دمپاییِمن برای دومین بار گم شده بودوحالا جلوی یکی از ورودیهای محوطه وایستاده بودم و به پای هرکسی که وارد محوطه میشد...
نامههای گاگول به دلبرک 13 – اثر بر هستی رضاضیائی دوستان" موافقم باهات؛ البته تا یه جایی. تا کجا؟ تا اونجا که از کجا اومدیم و به کجا میریم از اصلیترین پرسشهای آدمی در زندگی یه..…
پویشِ پسری به نام ابوالفضل رضاضیائی دوستان"از کجا زنگ میزنی؟گفت ازخونهمون؛با خنده گفتم میدونم؛ منظورم اینه ازکدوم شهرزنگ میزنی؟ گفت ما تهرانیم.اینقدر صادقانه...
نامههای گاگول به دلبرک 11 -چهارفصل رضا ضیائی دوستان" عاره دلیل خیلی از مشکلات اینه که دیگه آدمها چهار فصل رو تجربه نمیکنن. از سرما نمیلرزن و از گرما عرق نمیریزن...