چاره ای نیست گاهی باید بگذری باید عبور کنی باید توی مسیر بیوفتی. نباید توقف کنی چون همه چی بدتر میشه. مثل دست و پا زدن بی جا توی باتلاق میمونه. زندگی توقف کردن برنمیداره و خیلی فرصت موندن و فکر کردن و تصمیم گرفتن رو نمیده. گاهی باید در جا تصمیم بگیری و عمل کنی و بگذری و بری. بعضی وقتا فقط باید بری و نباید به پشت سرت نگاه کنی. چشماتو ببندی و بری زیاد دیدن هم خوب نیست. نمیگم بی گدار به آب بزن ولی گاهی باید اجازه بدی زمان کار خودشو بکنه. پیدا کردن راه حل واسه همه مشکلات کار ما نیست. یه جایی تو زندگی پیش میاد که باید با خودت رو راست باشی و بگی: میدونم داری همهی تلاشتو میکنی ولی تو مسئول همه چی نیستی تو فقط یه آدم بین میلیونها میلیون آدمی. یه وقتایی فقط نفس بکش و آروم باش و بذار جهان کار خودشو بکنه چون تو هرچقدرم دست و پا بزنی اون به کارش میرسه فقط این وسط فرقش اینه که اگه آروم نگیری تهش یه خستهی بازندهای. این هنر توئه که بدونی کجا باید بمونی و ادامه بدی و کجا باید دست از تلاش برداری و به خودت سخت نگیری.
باید گذشتن رو یاد بگیریم و بگذریم از چیزایی که ممکنه حتی برامون خیلی هم مهم باشن. وقتی بفهمی که ماهیت دنیا به در گذر بودنشه کمتر سخت میگذره. خوبیش همینه که میگذره...