ویرگول
ورودثبت نام
Sabøa
Sabøa
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

رز

اول یک سری توضیحات بدم . این داستان چسبیده به داستان هاناهاکی ویولت هست . پس اگر اون رو نخوندید اول برید و اون رو بخونید . و اینکه نوشته های درون پرانتز در مورد اتفاقاتی که داره میوفته است یا صدا های اطرافه . و نوشته های درون "" افکار دیزیه . امیدوارم ازش خوشتون بیاد.

& اینیکی چندمی بود ؟

+ یازدهمی .

& خسته نشدی ؟

+ نه .


# تا این موقع شب کجا بودی ؟

+ خونه مگی .

# دروغ نگو . خودم با مامانش حرف زدم . رفته بودی مهمونی اش ؟ چندبار بهت گفتم اونجا نرو ؟ هان ؟ از اون کوفتی ها که نکشیدی ؟نه ؟جواب منو بده . چرا ساکتی ؟

" مهمونی اش ؟ کی برای همچین مزخرفاتی وقت داره ؟"

+نه نکشیدم . راحت شدی ؟

( تق )


  • دیزی ! دیزی! دیشب کجا بودی ؟ چرا نیومدی ؟ میدونی چقدر منتظرت بودم ؟

+ ببخشید . نشد.

  • خب لااقل خبر میدادی .

+ نشد دیگه .

  • راستی تکلیفارو نوشتی ؟

+ نه ننوشتم .

  • پس دقیقا دیشب داشتی چیکار میکردی ؟

+ هیچی .

  • باشه . معلومه حوصله نداری . خواستی بعدا حرف میزنیم .

-مگی میشه امروز جاتو با من عوض کنی ؟ فقط یه امروز لطفا . عینکمو نیاوردم نمیتونم ببینم .

  • من اوکی ام . دیزی ؟

+ منم مشکلی ندارم .

-ممنون بچه ها . پس من برم وسایلم رو بیارم .

+ این پسره دیگه کیه ؟

  • جیکوب .

+ جیکوب داشتیم ؟

  • تازه انتقالی گرفته .

-من باختم . جمع امتیاز های تو بیشتره .

+ آخ جون ! حالا قراره بستنی مهمونم کنی .


-دیزی! توت فرنگی یا وانیل ؟

+وانیل . من از توت فرنگی بدم میاد .

-عوضش من خیلی دوست دارم .

-لطفا یه وانیلی و یه توت فرنگی بدید .

-دیزی بیا بستنیت .

-من و تو خیلی فرق داریم هنوزم نمیدونم چجوری ولی خب با هم دوستیم ولی میدونی دیزی من .. نمیدونم اینو چجوری بگم بهت یه چند وقته دارم بهش فک میکنم که خب من بهت میخواستم بگم که...

(جیغ دیزی)

-چیه ؟ چیشده ؟

+گربه اومد سمتم . بگو بره .

-بیا اینجا ببینم پیشی ... دیزی بیخیال اون فقط یه گربه است.

+ من از گربه ها متنفرم . بیا بریم .


+ جیک ، گفتی کار مهمی داری . چیزی شده ؟

-دیزی من ... ( سرفه خونی همراه با گلبرگ )

+ جیک اینا دیگه چیه ؟ بذار ... من به اورژانس زنگ میزنم .

-نه دیزی م من وقتی برام نمونده پس بذار ...

+ چرت نگو . الان زنگ میزنم .

( سرفه خونی به همراه گلبرگ )

-دیزی من میخواستم بگم که من ...

( جیک به زمین می افتد )

+ تموم کرد . پس منظورت از این که وقتی برات نمونده این رز توی دهنت بود . ایرادی نداره که برش دارم ؟ ( رز در دهان جیک را چید ) ممنون جیک و ببخشید . تو یکم زیادی برای اینکار خوب بودی . در واقع اگر میتونستم حتما تا الان عاشقت شده بودم . نه در واقع به همین دلیل باید می مردی .


پرستار : مبارک باشه . دختره . الان میتونید بگیریدش بغلتون. ( و نوزاد تازه متولد شده را در بغل مادرش گذاشت )

" چقدر شبیه اون پسرست ."

پرستار : اسم این کوچولو چی قراره باشه ؟

+ رزا .


⭐مادر منو ببخش . من باعث شدم داغ فرزند داشته باشی . منو ببخشید .

" که ببخشم ؟"

+ میبخشمت اما

" لطفا بازم اینکارو تکرار کن . باشه ؟"

+ دیگه اینکارو تکرار نکن باشه ؟

" بچه من باید مثل تو می بود نه اون دختره"


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ.ن : من برم چاییمو بنوشم و گربه چکمه پوشم رو ببینم .

هاناهاکیدیزیرز
یک عدد تنبل گوجه خور که به تازگی به پاندای چای خور ارتقا یافته ! ایمیل : saba.13841221.7@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید