اگر دیوانه بودم، جیغ و فریادی میزدم که گوشِ انسانها را کَر کند.
اگر دیوانه بودم، با صدای بلند میخندیدم و میگریستم.
اگر دیوانه بودم، همه چیز را بههم میزدم.
اگر دیوانه بودم، به زبان حیوانات صحبت میکردم.
اگر دیوانه بودم، به راحتی خرسواری میکردم.
اگر دیوانه بودم، عریان در کوی و دشت پرسه میزدم.
اگر دیوان بودم، مثل پرنده رها بودم، آزاد بودم، خودم بودم.
چه دنیای آزادیست جهانِ دیوانگان، جهان پرندگان، جهانِ یکرنگیها.