به دوست نازنینی که تا به حال او را از نزدیک ندیده ام پیشنهاد نوشتن یک وبلاگ با هم را می دهم و از من اصرار و از او البته نه انکار ، سر در گمی و گیجی که چه بنویسد و چرا باید بنویسد و به قول خودش تولید محتوی کند . در جواب به او می گویم : اگر منظورت از تولید محتوی این باشد که داری چیزی به ارزش های خودت و جهان اضافه می کنی برو و خودت را به دکتر نشان بده و اگر منظورت این است که چرا فقط وبلاگ بنویسی و متن تولید کنی ، پیشنهاد می کنم در طول روز کمتر صحبت کن و بیشتر نگاه کن چرا که صوت هم یک محتوی است که آلودگی و قدرت تخریبش بسیار بیشتر از نوشتن چند خط در یک صفحه مجازی است . جایی که نه کسی تو را می شناسد و نه تو کسی را می شناسی و بی آنکه بخواهی می توانی حرفهایت را بزنی و بارت را ببندی و بروی ، اگر خواستی و اگر تو را نخواستند .
نوشتن اگر چه تولید محتوی است با این حال یادمان باشد که حرفهایمان به اندازه نوشته هایمان قدرت ساخت و تخریب دارد . پس اگر روزی کسی به این نتیجه برسد که نمی تواند بنویسد حرفهایش را بهتر است بیشتر سکوت کند تا حرف بزند به یک دلیل واضح دیگر که مَثَلی چینی می گوید : سکوت ، نشانه درخشش است .