سعیده جلالیان
سعیده جلالیان
خواندن ۵ دقیقه·۹ ماه پیش

10 تاثیر روزانه نویسی که قول میدم نمیدونستی

از اونجایی که تصمیم گرفتم توی سال جدید بیشتر روی وبلاگ نویسی وقت بذارم، برای خودم این سوال مطرح شد که اصلا چرا باید روزانه نویسی کنم؟ یا بهتر بگم، روزانه نویسی چه دردی از من دوا میکنه؟ همین موضوع رو توی گوگل جان سرچ کردم و به یافته‌های جذابی رسیدم.

جیسون فراید، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت "Basecamp" توی کتابش با عنوان "Rework" اینطور میگه که:«وقتی دنبال استخدام یک نفر هستیم، صرف نظر از اینکه فرد قراره برنامه نویس، طراح یا فروشنده باشه، بیشتر روی مهارت نوشتن اون آدم تمرکز میکنیم. دلیلش هم ساده ست، چون واضح نوشتن دلیلی بر داشتن فکری باز هست، وقتی کسی شفاف مینویسه، پس موضوعات رو هم در محل کار شفاف بیان میکنه و مهارت برقراری ارتباط قوی‌تری داره.»

از اونجایی که خودم توی این بخش از مهارت‌های نرم نیاز به یادگیری بیشتر دارم، تصمیم گرفتم موضوع وبلاگ امروزم رو به این قضیه اختصاص بدم و اثرات روزانه نویسی رو بررسی کنم. ممنون که تا آخرش همراهی میکنید.

1. انتقال بهتر افکار به بقیه

وقتی به جای اینکه فقط حرف بزنیم یک زمان‌هایی رو صرف نوشتن میکنیم، روی انتخاب کلمات و جملات بیشتر دقت می‌کنیم تا دقیقاً چیزی که تو ذهنمون هست رو بگیم. پس نوشتن بهمون کمک می‌کنه که خیلی واضح‌تر و راحت‌تر افکارمون به بقیه بفهمونیم.

این دقیقا چالشی هست که من در گذشته و خصوصا توی محیط کار خیلی باهاش درگیر بودم. چون نمیتونستم اون منظور ذهنی خودم رو دقیق بیان کنم و باعث کلی سوءتفاهمات با مدیرم و همکاران دیگه شده بود :(

2. دور ریختن استرس

نوشتن و پرورش دادن ایده‌های توی ذهن تأثیر زیادی توی کم کردن استرس‌مون داره. چون نه تنها افکارمون از ذهنمون خارج میشه، بلکه کل فرآیند فکر کردن و استدلال کردن رو هم بیرون میکشیم. کاری که اگر ننویسیم، فقط توی ذهنمون می‌مونه.

در حالیکه یک راه عالی برای خلاصی از استرس اینکه موضوعی که ذهنمون رو درگیر کرده رو روی کاغذ پیاده کنیم تا بتونیم با تمرکز بیشتری روش فکر کنیم و راه حل‌هاش رو دربیاریم.

من خودم از این کاربرد نوشتن خیلی وقتا استفاده میکنم. حتی اگر کاغذ و خودکار دم دستم نباشه، دغدغه‌ای که ذهنم رو به خودش مشغول کرده و باعث استرسم شده رو توی صفحه چت گوشی همراهم واسه خودم تایپ میکنم. همون لحظه اثرش رو میبینم که چقدر سطح استرسم کم شد و راحت‌تر میتونم راه چاره رو پیدا کنم.

3. راهی برای مولدتر شدن

نوشتن سلول‌های مغزمون رو فعال می‌کنه و باعث آمادگی بیشتر ما می‌شه تا بقیه کارها رو راحت‌تر انجام بدیم. انقدر این تاثیر زیاده که می‌تونیم ازش مثل یه نوع گرم کردن ذهن قبل از شروع روز استفاده کنیم.

علاوه بر این، وقتی کارهامون رو با کلمات درست یادداشت می‌کنیم، برای انجام درستشون آماده‌تر می‌شیم. مهمتر از همه اینکه، ثابت شده وقتی اهدافمون رو روی کاغذ بیاریم، شانسمون برای رسیدن بهشون خیلی بیشتر می‌شه.

برای من دقیقا همینه. یعنی وقتایی که کارهای روزانه‌ام رو روی کاغذ لیست میکنم، اون روز ذهنم خالی‌تر میشه و دقیقا میدونم که قراره تا شب چه کارهایی انجام بدم و اینطوری میشه که چیزی از قلم نمیوفته و من اون روز کارایی بیشتری دارم.

4. یادگیری بیشتر

هر آدمی مدل ذهنی خودش رو داره، ولی برای من اینطور هست که وقتی اطلاعاتی که از یک کتاب یا وبینار یا پادکست بدست میارم رو با کلمات خودم روی کاغذ مینویسم، بهم کمک می‌کنه که اون اطلاعات رو بهتر به خاطر بسپارم و نکته‌ای رو جا نندازم، وگرنه زود فراموششون می‌کنم. اینطوری میشه که با نوشتن یادگیری من بیشتر میشه.

5. خودشناسی بهتر

اگه هر روز بنویسیم که توی ذهنمون چیا می‌گذره، انتظار داریم چیا به دست بیاریم و نسبت به این‌ها چه احساسی داریم، دیگه حتی به روانشناس هم نیاز پیدا نمی‌کنیم که اون حرف‌های ما رو بشنوه و بر اساس گفته‌هامون بهمون بگه ما کی هستیم. نوشتن یک جورایی باعث میشه راحت‌تر خودمون رو بشناسیم.

6. تصمیم گیری بهتر

وقتی افکارمون رو به صورت روزانه نویسی روی کاغذ یا فضایی مثل ویرگول می‌نویسیم، افکارمون رو مرتب می‌کنیم و نتیجه این میشه که افکار مرتب به ما کمک میکنه تا واضح‌تر فکر کنیم و در نهایت تصمیم‌های بهتری بگیریم.

اینجا جا داره از حبیب فاتح، یک آینده پژوه کار درست که تسهیلگر جلسات توسعه شخصی‌مون هست یاد کنم. هر وقت واسه پیدا کردن راه حل یک چالش ذهنی باهاش مشورت میکنم، بهم پیشنهاد میکنه افکارت رو روی کاغذ بیار تا راه حل رو پیدا کنی و اینطوری راحت‌تر میتونه تصمیم بگیری.

7. شادتر بودن

این اثر نوشتن در نتیجه دو تا تاثیر قبلی هست که گفتم، چون وقتی با نوشتن ذهنمون از افکار مختلف خالی میشه، بهتر خودمون رو میشناسیم و تصمیمات بهتری میگیریم، قطعاً آدم‌های خوشحال‌تری خواهیم بود.

البته اینم بگم که نیازی نیست هر چیزی توی ذهنمون هست رو توی وبلاگ عمومی منتشر کنیم و نوشتن توی یک دفترچه شخصی کافیه.

چون اگه هر چی توی ذهنمون هست رو منتشر کنیم، شاید مجبور بشیم از فرداش حداقل مدتی جایی آفتابی نشیم، صرفا جهت حفظ جونمون :)))

8. زندگی با تمرکز بیشتر

اگه مدام درباره افکارمون، چیزهایی که یاد گرفتیم، تجربیاتمون و احساساتمون بنویسیم، هیچ وقت اهدافی که می‌خوایم بهشون برسیم و رویاهامون رو از دست نمی‌دیم. چون با ذهنی باز و به صورت متمرکز میدونیم که توی زندگی به دنبال چی هستیم.

9. گذر از لحظات سخت با سرعت بالاتر

تحقیقاتی روانشناسان و حتی تجربیات شخصی خودم بهم نشون داده کسانی که درباره اتفاقاتی که براشون می‌افته می‌نویسن، سریع‌تر از لحظات سخت رد می‌شن تا کسانی که اون اتفاقات رو جایی ثبت نمیکنن.

چون وقتی نمینویسیم، ذهنمون دائم اون اتفاقات رو مرور میکنه و به نوعی دچار نشخوار ذهنی میشیم. ولی با نوشتن راحت‌تر از شرشون خلاص میشیم. فکر میکنم مطلب من با عنوان چگونه از شر افکار منفی خلاص شویم به این موضوع ربط داشته باشه. اگه دوست داشتید بخونید روی لینک کلیک کنید.

10. جمع کردن خاطرات

آخرین اثر روزانه نویسی اینکه اگه هر روز بنویسیم، یک ثبت تاریخی از افکارمون خواهیم داشت، احتمالاً چیزی خیلی جالب‌تر از یک آلبوم عکس ساده و کی می‌دونه، شاید در نهایت همون خاطرات روزانه تبدیل به یه کتاب بشه که بتونیم منتشرش کنیم ;)

من این ده تا اثر نوشتن رو پیدا کردم و بر اساس تجربیات شخصی خودم اینجا مطرحش کردم. اما دوست دارم بدونم نوشتن برای شما چه تاثیراتی داشته و اصلا اهل نوشتن هستید یا نه؟ منتظر جوابتمون هستم :))

منبع


توسعه شخصیوبلاگ نویسیتولید محتواروزانه نویسی
سلام سعیده جلالیان هستم. قبلا کارم فقط ترجمه بود. اما از سال 97 به دنیای تولید محتوا و فضای وب پا گذاشتم و همچنان در حال کشف آن هستم. خوشحالم که در این سفر جذاب من را همراهی می کنید :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید