saeed.alavirad
saeed.alavirad
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

در زندگی مانند جغد ها باشیم یا بلبل ها؟ (روزها کار کنیم یا شب ها)

مقدمه

شش ماه بیشتر از رندگیشان نمی گذشت و دیگر عروس خانم از دست آقا داماد کلافه شده بود. همه فکر می کردند از اینکه نمی داند دقیقاً شغل همسرش چیست، حسابی شاکی است. با اینکه آقای داماد هر دفعه توضیح می داد شغلش چیست، اما عروس خانم سر در نمی آورد. اما با این حال این بزرگترین مشکلش نبود.

مشکل اصلی اش این بود که اگر آقای داماد ساعت ده صبح از خواب پا می شد، جشن می گرفت. چون ساعت یازده تا دوازده، ساعت معمولی بیدار شدن آقا داماد بود. از اینکه همسرش صبح های زود بیدار نمی شد و زود سر کار نمی رفت، خیلی ناراحت بود. اوضاع مالیشان خیلی بد نبود، اما عروس خانم فکر می کرد، برکت از زندگی یشان رفته است و اگر همسرش صبح های زود سر کار برود، زندگی بسیار بهتری خواهند داشت. عروس خانم موضوع را با پدرش مطرح کرد  و قرار شد، پدرعروس خانم با آقای داماد تماس بگیرد و صحبت کند و نصیحت نماید و حتی اگر مجبور شد تهدید کند و تغییری در زندگی آنها ایجاد کند. پدر خانم زنگ زد و با آقای داماد از اثرات صبح زود بیدار شدن و کامیابی بعد از آن صحبت کرد. کلی جمله از بزرگان گفت، شعر خواند و به طور کلی هر چه که در چنته داشت را رو کرد. آقای داماد هم دقیق گوش کرد و ضمن تشکر خیلی محترمانه گفت که من «همینی که هستم» و دخترتان باید من را همین طوری بپذیرد و به قول معروف آب پاکی را روی دست آقای پدرخانم ریخت. البته عروس خانم تلاش های دیگری هم کرد. و متوقف نشد.

الان ده سال از این ازدواج می گذرد و سیستم آقای داماد که الان صاحب دو فرزند هم هست و دیگر آقای پدر شده است، اصلاً عوض نشده. سیستم صبح ها دیر بیدار شدن و کار در انتهای شب هنوز هم ادامه دارد. عروس خانم هنوز گاهی حرص می خورد، اما دیگر پذیرفته که چاره ای نیست و نباید سعی کند شوهرش را عوض کند، چون طبیعتش این است.

اما سئوال واقعی این است که آیا باید برای اینکه در بهترین حالت کار روزانه قرار بگیریم و بیشترین انرژی را داشته باشیم، باید صبح های زود بیدار شویم یا نه لزوماً اینطور نیست؟ واقعاً اگر دیر کار را شروع کنیم برکت وجود ندارد؟

در مقاله «هر موقع روز چه کارهایی را انجام بدهیم تا بیشترین بازدهی را داشته باشیم؟» (برای مطالعه اینجا کلیک کنید.) درباره الگویی صحبت کردیم که هشتاد درصد انسان ها از آن پیروی می کنند. یعنی هشتاد درصد افراد صبح های زود بیدار می شوند، کار می کنند و شب ها استراحت می کنند. اما بیست درصد از انسان ها از الگوی دیگری پیروی می کنند که در این مقاله می خواهیم درباره آنها صحبت کنیم. آنها مثل آقای داماد اول مقاله، مانند جغدها هستند. یعنی شب ها بیدار هستند و کار می کنند و روزها می خوابند و نباید سیستم آنها را به هم زد، بلکه باید سیستم آنها را شناخت و درک کرد. حال ببینیم سطح انرژی و هوشیاری جغد در شبانه روز چه تغییراتی می کند.

چگونه بفهمیم که جغد هستید یا بلبل (عادی)

همه انسان ها تجربه یکسانی از یک روز ندارند. هر کدام از ما یک الگوی زمانی داریم یعنی یک الگوی شخصی از ریتم روزانه که بر جسم و روان ما تاثیر می گذارد. الگوی زمانی روزهای امثال آقای داماد دیر شروع می شود. یعنی آنها چند ساعت پس از طلوع خورشید بیدار می شوند، آنها از صبح ها متنفرند و تا اواخر روز و اوائل غروب به اوج انرژی و هوشیاری نمی رسند. اما هشتاد درصد مردم الگوی زمانی زود دارند. این افراد زود بیدار می شوند و در طول روز احساس پرانرژی بودن دارند اما تا عصر انرژی آنها به پایان می رسد. برخی از ما جغد هستیم و برخی دیگر بلبل.

شاید واژه های جغد و بلبل را قبلاً شنیده باشید. این کلمات، میانبرهای راحتی هستند که برای توصیف این الگوهای زمانی به کار می روند، دو دسته ساده از پرندگان که می توانیم از آن برای دسته بندی شخصیت و تمایلات گونه بدون پر یعنی انسان هم استفاده کنیم. اما واقعیت الگوهای زمانی، نکته های کوچک اما پراهمیتی دارد، آنچنان که خود واقعیت نیز بیشتر اوقات اینگونه است.

نخستین تلاش ها برای ارزیابی تفاوت ساعت های درونی انسان ها در سال 1976 انجام شد که دو دانشمند، یکی سوییسی و دیگری انگلیسی یک پرسشنامه 19 سئوالی برای الگوی زمانی افراد طراحی کردند. (اگر می خواهید بدانید ساعت درونی چیست، مقاله « چگونگی کشف ساعت کلیدی حیات» را مطالعه بفرمایید.) چند سال بعد، «مارتا مرو» آمریکایی و «تیل رونبرگ» آلمانی، پرسشنامه ای را طراحی کردند که استقبال بسیار بیشتری از آن شد و به عنوان «پرسشنامه الگوی زمانی مونیخ» معروف شد که بین الگوهای خواب افراد در روزهای کاری (یعنی وقتی باید در ساعت خاصی بیدار باشیم) و روزهای تعطیل (وقتی در بیداری خود حق انتخاب داریم) تمایز قائل شد. افراد به پرسش ها پاسخ می دهند و یک امتیاز عددی به دست می آورند.

با این حال، رونبرگ، راه های ساده تری برای تعیین الگوی زمانی فرد ارائه کرده است. در واقع می توانید هم اکنون آن را انجام دهید.

لطفاً به رفتار خود در روزهای «تعطیل» فکر کنید. اکنون پاسخ این پرسش ها را بدهید:

  1. معمولاً چه زمانی به خواب می روید؟
  2. معمولاً چه زمانی از خواب بیدار می شوید؟
  3. نقطه میانی این دو ساعت چه زمانی است؟ برای مثال اگر شما ساعت 12 شب می خوابید و ساعت 8 بیدار می شوید، میانه شما ساعت 4 صبح می شود.

اکنون نقطه میانی خود را روی نمودار زیر پیدا کنید که از تحقیقات رونبرگ استفاده شده است. (شکل یک – وضعیت میانه خواب افراد مختلف)

(شکل یک – وضعیت میانه خواب افراد مختلف)
(شکل یک – وضعیت میانه خواب افراد مختلف)

به احتمال زیاد شما نه بلبل هستید و نه جغد، بلکه در میانه این نمودار قرار دارید. «رونبرگ» و دیگران دریافته اند که «زمان خواب و بیداری نشان از یک توزیع طبیعی در میان جمعیت دارد.» یعنی اگر الگوهای زمانی افراد را روی یک نمودار قرار دهید، نتیجه آن مانند یک منحنی نرمان یا همان نمودار معروف شکل زنگ خواهد بود. یک تفاوت که در این نمودار قابل رویت است این می باشد که افراد بسیار جغد، بیشتر از افراد بسیار بلبل هستند. به لحاظ آماری و شاید به لحاظ جسمی، جغدها دم درازتری دارند. اما بیشتر مردم نه جغد هستند و نه بلبل، بلکه طبق تحقیقاتی که در چند دهه در قاره های مختلف انجام شده است، حدود 60 تا 80 درصد از ما جز گروه سوم هستیم، یعنی نه کاملاً جغد هستیم و نه کاملاً بلبل هستیم. مطابق تحقیقات حداقل نیمی از علت الگوهای زمانی به ژنتیک بر می گردد که نشان می دهد جغدها و بلبل ها اینگونه به دنیا می آیند و با آموزش اینگونه نشده اند. در واقع زمان تولد نقش مهمی در این موضوع دارد.

سطح انرژی و هوشیاری جغدها در طول روز چگونه است.

قبلاً در مقاله «هر موقع روز چه کارهایی را انجام بدهیم تا بیشترین بازدهی را داشته باشیم؟» (برای خواندن مقاله کلیک کنید.) توضیح دادیم که سطح انرژی و هوشیاری بلبل ها در روز چگونه است. اما درباره جغدها صحبت نکردیم. در این قسمت می خواهیم درباره سطح انرژی و هوشیاری افراد جغد در طول شبانه روز صحبت کنیم.

جغدها که صبح ها دیر بیدار می شوند، پس از بیداری آمادگی لازم برای فعالیت هایی که نیاز به تحلیل های فکری دارد را ندارند، اما آنها پس از کمی گذر زمان از بیداری آمادگی برای کارهای خلاقانه را دارند. با گذشت زمان انرژی آنها افت می کند و بهتر است کارهای روزانه که نیازی به انرژی زیادی ندارد را انجام دهند، یعنی به طور مثال ایمیل ها را جواب دهند و کارهای روزمره را انجام دهند، با گذر زمان و نزدیک شدن به شب، آنها انرژی به دست می آورند و می توانند کارهای سخت فکری مانند تصمیم گیری و فعالیت های فکری سنگین، مثل تهیه گزارش و یادگیری ریاضی را انجام دهند.

معمولاً جغدها در انتهای شب فوق العاده پرانرژی هستند و ساعت حدود دو به بعد صبح، انرژی آنها افت می کند. سعی کنید وضعیت خودتان را برای خواب درک کنید و بفهمید که بلبل هستید، یا جغد یا نوع سوم هستید و زندگی خودتان را بر مبنای آن برنامه ریزی کنید.

پ. ن. پ:

  • نویسنده این مطلب سعید علوی راد می باشد.
  • منبع اصلی این مطلب کتاب «کی» می باشد. کتاب «کی» توسط نشر نوین به فارسی ترجمه شده است و خلاصه جذابی از آن توسط علی بندری در پادکست بی پلاس ارائه شده است.
  • اگر حال هیچ کاری را ندارید و تنبل هستید و می خواهید ظرف چهل روز یک تحول در زندگی خودتان ایجاد کنید، اینجا را کلیک کنید.
  • اگر تلاش می کنید اما نتیجه لازم را نمی گیرید و نیمه پخته هستید یعنی در سنینی بین 30 تا 45 سال هستید و هنوز جایگاه واقعی خودتان را در زندگی پیدا نکردید، برای نوشتن یک برنامه منسجم اینجا را کلیک کنید.
  • اگر دانشجو هستید و دوست دارید که یک برنامه درست و منسجم برای زندگی آینده خودتان بریزید، اینجا را کلیک کنید.

اگر می خواهید بدانید چگونه زمان خودتان در روز را مدیریت کنید (مدیریت زمان) تا بیشترین بازدهی را داشته باشید، اینجا را کلیک کنید.



خواببیداریخواب و بیداری
مشاور استراتژی کسب و کار، بازاریابی و توسعه فردی، مدیریت بازرگانی - دانشگاه علامه طباطبایی @saeed_alavirad @my_life_strategy
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید