ویرگول
ورودثبت نام
saeed moshkbiz
saeed moshkbizخوش باشم، چون خدمتگزار کیهانی باشم. . .
saeed moshkbiz
saeed moshkbiz
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

شکوفه می‌رقصد...

فروردین بود و ایام نوروز، بعد از ظهری هاج و واج از خواب بیدار شدم، صدای تق‌تق کار کردن کارگران از پنجره‌ی باز می‌آمد.
یکی از دوستان انجمن نویسندگی که در آن حضور داشتم، یک موسیقی از ویگن برای اعضا فرستاده بود: *شکوفه می‌رقصد از باد بهاری، شده سرتاسر دشت سبز و گلناری... *

ناگهان به بیست و پنج سال پیش سفر کردم، روزگاری که وضعیت کشورمان بهتر بود، پدرم با موهای جوگندمی، و لاله‌های در دشت را متصور شدم.

دیگر آن روز‌ها برنخواهند گشت، یک چیز‌هایی تا ابد در ذهن جای دارند نه در هیچ نقطه دیگر از این جهان بی‌انتها.

نمی‌دانم چه بنویسم، زندگی‌ها بس عجیب شده‌اند، اما شاید، باید ادامه داد و امیدوار بود‌.

بداهه
س.مشک
فروردین ١۴٠۴

دلنوشتشرح حالخاطره
۰
۰
saeed moshkbiz
saeed moshkbiz
خوش باشم، چون خدمتگزار کیهانی باشم. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید