کمند...درهبوط درد·۱۲ روز پیشمرگِ قاطعانهی تدریجی...انگشتانم کیبورد را لمس نمیکنند، چنگ میزنند! نمینویسند، زخم میزنند. مثل زبانم که امروز روحی را زخمی کرد....من یه عوضیم! و این حقیقت را ح…
Kanî·۲ ماه پیشاز نمیدانمهایمدر جایی از زندگی ایستادهام که هیچ نمیدانم چه باید گفت ..اینروزها تنها همدمم سکوت است و سردرد ، سکوتی ناامید و سردردی به سرمای زمستانمان،و…