ویرگول
ورودثبت نام
saeed moshkbiz
saeed moshkbiz
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

فرار کن بچه شهرستانی

مرد: بچه‌ها، بچه‌ها رو میگم، اینان که کلی درد سر برای ماها درست می‌کنن.


زن: اتفاقا برعکس، من معتقدم بزرگترا هستن که همه‌ی بدبختیا رو درست میکنن.


مرد: ولی من میدونم اگه بزرگترا بچه نداشته باشن راحت‌تر میشه.


زن: صبر کن، خودت بگو، اصلا برای چی اون مرد انقدر خونه رو داغون کرده بود که بچه‌هاش مجبور شدن فرار کنن؟


مرد: چون منم اگه جای اون بودم، به خاطر آینده‌ی بچه‌ها شاید دست به کاری میزدم، که شاید اونا منو نبخشن.

داستانداستان کوتاهنویسندگیمفهومدیالوگ
خوش باشم، چون خدمتگزار کیهانی باشم. . .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید