در جهان امروزه و در دنیای صنعتی افراد با اینکه ساعات کمتری را نسبت به سال های پیش مشغول کار هستند، اما میزان حقوق دریافتی شان بیشتر شده است.
اقتصاددانان بدبینی که درک درستی از ارزش انسان ندارن و به انسان به عنوان یک ماشین مکانیکی توجه داشته که صرفا بایستی رفتارهای او منجر به خلق ثروت شود، از رویکرد افزایش دستمزدی که غالبا منجر به این شده که پرسنل وقت بیشتری را برای استراحت خود قائل باشند، به شدت گله مند اند.
در هر تخصصی بایستی به افراد به چشم یک انسان نگاه شود نه صرفا یک ابزار مکانیکی، با نگاهی غیر از این جامعه به صورت کاریکاتوری رشد خواهد کرد و رشد جامعه پایدار نخواهد بود.
اما در سال های اخیر مفهوم توسعه در کشورهای غالبا پیشرفته به سوی انسان شاد حرکت کرده که بسیار بیشتر از مدل و نگاه سرمایه داری به انسان اهمیت می دهد.
شاخص کلیدی و هدف غایی سیاست گذاران بایستی ایجاد یک جامعه شاد باشد که به راحتی امور روزمره خود را گذرانده و روز به روز زندگی آنها در همه جهات توسعه می یابد.
در واقع این نوع اقتصاددانان به انسان به چشم یک انسان نگاه نمی کنند بلکه انسان را صرفا یک سرمایه و یک منبع می بینند. البته این امر که انسان بایستی برای جامعه خلق ارزش کند، امری واضح و شفاف است اما این خلق ارزش نبایستی با بردگی انسان در سایه مفهومی جذاب و جا افتاده چون منابع انسانی یا مدل بروزتر آن سرمایه انسانی اشتباه گرفته شود و البته که انسان دارای مهارت بزرگترین ثروت یک جامعه است.
انسان ماهری که از حضور در جامعه و سبک زندگی خود و جامعه خرسند است و می تواند به صورت همه جانبه زندگی خود را توسعه دهد، طبیعتا بهتر می تواند در مسیر رشد و توسعه مهارت های خود حرکت کرده و برای ان جامعه راحتی و ثروت بیشتری نیز بهمراه آورد.