این خطا شامل ساختن فرضیه درباره افکار دیگران، بدون داشتن شواهد است.
▫️مثالهای این خطا عبارتند از :
?کسی که به تنهایی در یک رستوران غذا میخورد فکر میکند همه افراد دارند به او نگاه میکنند و او را به خاطر تنهاییاش مذمت میکنند.
?کسی که چند دقیقه دیر به محل کار خود میرسد فکر میکند همه همکارهایش او را به خاطر تنبلیاش سرزنش میکنند.
?این خطای شناختی میتواند منجر به افسردگی، اضطراب، به ویژه اضطراب اجتماعی و همچنین سوتفاهم و بحث و جدل در روابط شود.
▫️روانشناسها چه راهی رو برای مدیریت این خطا پیشنهاد میکنند؟
?نوشتن یا بلند گفتن : در مواقع زیادی نوشتن افکار یا بیان کردن آن به طوری که انگار دارید با فرد دیگری صحبت میکنید، میتواند کمک کند تا به بیمنطق بودن فکر خود پی ببرید و کمی از این خطای شناختی دور شوید.
?داشتن نگاه سود و زیان : با در نظر گرفتن سود و زیانی که از خطای ذهنخوانی حاصل میشود، میتوانید آنرا کنار بزنید. برگهای بردارید و همه سودها و زیانها را بنویسید، در آخر از خود بپرسید «آیا حاضرم این افکار را با توجه به قیمتی که دارند، بخرم؟»
?آزمودن فکر : شرایطی را آماده کنید تا مطمئن شوید دیگران واقعا درباره شما چه فکر میکنند. مثلا از یک همکار مورد اطمینان که میدانید به شما دروغ نمیگوید بپرسید. اکثر اوقات نتیجه این است که ذهنخوانی یک خطای شناختی است و درست عمل نمیکنند!
برای پست های بیشتر درمورد موضوعات روانشناسی میتونید مارو توی تلگرام دنبال کنید :
@SUT_hamyar
نظراتتون رو درمورد این پست کامنت کنید و بگین دوست دارید هفته بعدی کدوم یکی از خطاهای شناختی رو بررسی کنیم ?