اجایل یا چابک نوعی متدولوژی در حوزه توسعه نرم افزارها و البته بسیاری حوزههای دیگر است. در متدولوژی اجایل نیاز به انعطاف پذیری بیشتر پیش بینی میشود. اجایل سطح جدیدی از عمل گرایی را برای تحویل محصول نهایی اعمال میکند.
برای این که سازمان شما بتواند در توسعه نرم افزار از متدولوژی چابک یا اجایل استفاده کند باید یک تغییر گسترده و جدی در فرهنگ سازمانتان ایجاد کنید. چون در متد اجایل تمرکز روی تحویل تمیز بخش به بخش یا تکه به تکه نرمافزار است، نه کل برنامه.
در واقع اجایل رویکردی برای مدیریت پروژه های توسعه نرم افزار با تفکیک آنها به چند فاز است که به راحتی قابل مدیریت هستند. اصل اولیه توسعه نرمافزار چابک این است که نرمافزار کارآمد را در سریعترین زمان ممکن به مشتریان تحویل دهیم تا در طول فرآیند توسعه از مشتری بازخورد دریافت کنیم. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که محصول نهایی دقیقاً داستان های کاربر و آنچه مشتریان می خواهند و نیاز دارند را منعکس می کند.
در تعریف دیگری اجایل یا چابک اصطلاحی است که برای توصیف رویکردهای توسعه نرمافزار استفاده میشود. در این رویکرد تمرکز روی تحویل تدریجی، همکاری تیمی، برنامهریزی مستمر و یادگیری مستمر است. این در مقابل متدی است که در آن همه تمرکز روی نتیجه نهایی و ارائه کامل و بی نقص و به یکباره نسخه پایانی نرم افزار است.
Agileبر ناب نگه داشتن فرآیند و ایجاد حداقل محصولات قابل دوام (MVP) تمرکز دارد که قبل از نهایی شدن هر چیزی چندین بار تکرار میشوند. در متدولوژی اجایل بازخورد به طور مستمر جمع آوری و تغییران مورد نیاز روی نسخه اجرا میشود. در مجموع، این فرآیند بسیار پویاتر است که در آن همه با هم در جهت یک هدف کار میکنند.
"برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حداقل محصول با دوام به مطلب MVP چیست؟ حداقل محصول با دوام یا کمینه محصول پذیرفتنی چیست؟ نکات مهم در ساخت mvp در سایت یگانه مراجعه کنید."
1. ورود سریعتر محصول نرم افزاری به بازار
در توسعه نرم افزار و مدیریت پروژه زمان ورود سریعتر به بازار خیلی مهم است. اغلب اوقات محصولاتی که طبق روشهای Agile توسعه پیدا کردهاند سریعتر وارد بازار میشوند. این بیشتر به دلیل اولویت بندی وظایف در Agile اتفاق میافتد. در طول یک کارگاه طراحی محصول، تیم میتواند محصول نهایی را به قطعات کوچکتر تقسیم کند که معمولاً تعداد عملکردهای ضروری را که برای راهاندازی نهایی پیشبینی کردهاید کاهش میدهد تا محصولی آزمایششده و کارآمدتر زودتر ارائه شود. بعد از ارائه میتوان هر بخش نرم افزار را دوباره بررسی کرد و اگر امکان جدیدی برای آن پیش بینی شده است را به آن اضافه نمود.
2. تست و محصول با کیفیت برتر
یکی دیگر از مزایای Agileکه از تقسیم پروژه به واحدهای قابل مدیریت ناشی میشود، بهبود کیفیت محصول است. در Agile، تست یکی از بخشهای خیلی ضروری در فرآیند تولید نرم افزار است.
مدیران پروژه اجایل در طی این جلسات تست مطمئن میشوند که مشتری و تیم کاملاً در جریان روند پیشرفت هر بخش نرمافزار و نیازهای تازه یکدیگر هستند. یعنی مشتری همیشه در مورد آنچه در حال توسعه است، ظاهرش، میزان پیشرفت تیم و غیره آگاه است.
یک محیط چابک نیز عمیقاً مبتنی بر بازخورد و همکاری است، و این در ارتباط بین همه توسعهدهندههای تیم هم صدق میکند. این تنظیم باعث میشود تیم بتواند باگها را سریعتر پیدا و رفع کند و کد را در طول فرآیند توسعه مدام بهینهسازی کند که این کار کیفیت کلی محصول را در زمان واقعی بهبود میبخشد.
3. اولویتهای انعطاف پذیر
یکی از اصلیترین مزایای توسعه نرم افزار Agile انعطاف پذیری عالی آن است. تیمهای چابک معمولاً کوچکتر هستند، اما به لطف حلقه بازخورد چابک و ارتباط دائمی بین همه طرفهای درگیر، همه تغییرات در بکلوگ آنقدرها که در یک محیط مدیریت پروژه سنتی است، پرهزینه و زمانبر نیستند.
اولویتهای عملکردی میتواند تغییر کند، عقب ماندگی را میتوان تغییر داد و با محیط صنعت و وضعیت فعلی بازار مطابق شد.
4. کاهش خطر
Agileنه تنها به دلیل انعطاف پذیری و مدیریت تغییر آن ستایش میشود بلکه به دلیل این که چارچوبی برای کاهش ریسک است مورد توجه زیادی قرار گرفته. جلسات منظم تیم با مشتری و مدیر پروژه اجایل این اطمینان را میدهد که همه در مورد جایی که پروژه پیش میرود در یک سطح آگاهی هستند و میتوانند در مورد هر گونه تغییر در ادامه صحبت کنند.
از آنجایی که Agileبر ارزش ارائه شده پس از هر اجرا نهایی یا Run متمرکز است، تیمهای چابک میتوانند در مقایسه با تیمهای سنتی به تغییرات سریعتر و موثرتر پاسخ دهند. در یک محیط سنتی، نیازهای مشتری فقط قبل از شروع پروژه، بدون جمع آوری بازخورد منظم، جمع آوری میشود و این ریسک مورد پذیرش نبودن محصول نهایی را بالا میبرد.
5. دید و شفافیت پروژه
در مقایسه با رویکردهای سنتی مدیریت پروژه، Agile باعث میشود که پروژه در تمام مدت برای همه ذینفعان قابل مشاهده باشد، نه تنها در ابتدا و تا پایان. همه میتوانند به وضوح پیشرفتهایی را که در پروژه انجام میشود مشاهده کنند و به جای اینکه منتظر اتمام پروژه باشند، به آن بازخورد بدهند. ضمن آنکه چون Agile تا حدودی به مشارکت مستمر مشتری در طول پروژه متکی است از اولویت بندی ویژگیها، از جلسات هفتگی تا جلسات بررسی؛ بنابراین سطح شفافیت بالایی را برای همه طرفهای درگیر فراهم میکند.
6. توانمندسازی تیم
تیمهای چابک عموماً خود مدیریت و خودسازمانده هستند. آنها در مقایسه با تیمهایی که بهطور سنتی مدیریت میشوند، استقلال بسیار بیشتری دارند، بنابراین وظایف خود را بر عهده میگیرند و برای رفع موانع به طور جمعی همکاری میکنند. ثابت شده است که خود مدیریتی باعث ایجاد خلاقیت و نوآوری در بین اعضای تیم میشود، بنابراین آنها به احتمال زیاد راه حلهای جایگزین پیشنهاد میکنند و به کار خود (و نتایج کار خود) بیشتر اهمیت میدهند.
خود مدیریتی و رویکرد چابک منجر به رشد فردی و تیمی میشود. اجایل افراد تیم را قادر میسازد تا به تبادل تجربیات و یادگیری مداوم و همیشگی به عنوان بخشی از محیط کاری خود بپردازند.
7. تمرکز مداوم بر روی کاربران نهایی
رویکردهای چابک مدام بر ارائه ارزش مستمر به کاربران نهایی محصول تاکید میکنند. در تنظیمات توسعه نرمافزار Agile، ویژگیها به داستانهای کاربر ترجمه میشوند. یعنی نیازمندیهای سیستم نرمافزار با زبان غیررسمی که برای کاربران قابل درک است تعریف میشوند. این روش بر اساس معیارهای به اصطلاح پذیرش است، بنابراین شرایطی که ویژگی یا یک محصول باید تامین کند تا توسط کاربر نهایی پذیرفته شود.
در حالی که داستانهای کاربر ممکن است در متدولوژی Waterfallنیز اعمال شوند، Agileپس از هر بار تکرار، یک ارزش ارائه میکند که همه ویژگیها را برای بازخورد در زمان واقعی در دسترس قرار میدهد. جمعآوری بازخورد زودتر به این معنی است که این ویژگی میتواند سریعتر تغییر کرده و مطابق با انتظارات واقعی کاربران باشد.
8. رضایت بالاتر مشتری
Agile تضمین میکند که پروژه شفافیت، ارتباط مشتری و فروشنده بهتر، پاسخ سریعتر به تغییرات در بازار و خود پروژه را داشته باشد. همه اینها تأثیر قابلتوجهی بر رضایت کلی مشتری و تحقق اهداف تجاری آنها دارد.
9. بهینه سازی بهتر کار و پیش بینی پذیری پروژه
متدولوژیهای Agileبه لطف نگه داشتن همه ذینفعان در یک مسیر و با یک سطح از آگاهی، جلسات و وضعیتهای مکرر سازماندهی شده، امکان پیش بینی بهتر پروژه را فراهم میکند.
قبل از شروع پروژه، تیم زمان و هزینه هر اسپرینت را تخمین میزند و محاسبه میکند که توسعه همه ویژگیهای پروژه چقدر طول میکشد. سپس تخمین اولیه در سراسر پروژه ردیابی میشود و اگر چیزی سریعتر یا بیشتر از آنچه در ابتدا انتظار میرفت طول بکشد، بر این اساس تنظیم میشود.
10. تحویل مستمر و بهبود مستمر
Agileبه Retrospectivesیا اصطلاحاً جلسات بررسی گذشته یا گذشته نگر تیم متکی است. این یک جلسه معمولی است (زمانبندی دقیق بسته به محدوده و مدت پروژه متفاوت است)، که در آن تیم دور هم جمع میشوند تا آنچه را که انجام میدهند بررسی کنند: چه چیزی خوب بوده و چه چیزی باید بهبود یابد. هدف پشت آن ایجاد فضایی امن برای تشخیص اشتباهات است تا در آینده این اشتباهات تکرار نشوند و از روحیه بهبود مستمر که یکی از 12 اصل اصلی مانیفست چابک یا اجایل است نشات میگیرد.