امروز میخوام در اهمیت پول و رابطهی مستقیمش با خوشحالی و خوش شانسی سخنوری کنم.
البته اهمیت این نازنین چرک کف دست بر هیچکس پوشیده نیست.
ولی شاید خالی از لطف نباشه با ذکر چند مثال این مساله رو بیشتر بشکافیم.
واضحترین مثال میتونه این باشه که اگر بنده پول لازم و کافی رو داشتم جای نوشتن این متن با حالی زار و مریض الان با دوربین چند میلیونیم زیر برج ایفل داشتم ثبت خاطره میکردم و به نهار فردام تو رستوران میاندیشیدم.
یا مثلا با پولم میرفتم دنبال رشته مورد علاقه و به تفریحات جانبیم میپرداختم.
حتی ممکن بود واقعا یه ویولونیست معروف بشم که سر از اتریش درمیاره.
بطور خلاصه دارم فکر میکنم اگر پول داشتم دغدغههام بسیار متفاوت بود و اصلا آدم دیگهای میشدم و از اونجا که به هیچعنوان از اینی که هستم خوشحال نیستم چشم به آسمون خدا میدوزم و منتظر یه پول قلمبه میشینم که یهو بذاره تو دامنم.