مدتهای زیادیه نه در وبلاگ چیزی نوشتم نه در کانالم. حتی به وبسایت محتا (مرکز حمایت از تراجنسیتی های ایران) هم سر نزدم.
راستش خسته شدم از این که «ترنس بودن» من رو تعریف کرده. شاید بگید این بخشی از منه که باید پذیرفته شه. حق با شماست. ولی ببینم، تا حالا کسی از شما - که جنسیت همسو با اندامتون برای خودتون قائلید - پرسیده «چی باعث شده فکر کنی زنی؟» یا تابحال کسی پرسیده «چرا انقدر آرایش میکنی؟» یا حتی شده کسی بگه «چرا اسمت اینه؟ چرا این اسم نه؟» یا هرچیزی مشابه این.
راستش میخوام بیشتر روزمره نویس باشم تا این که سعی کنم آدم تاثیرگذار برای این جامعه باشم. بارها تلاش کردم و از شخص خودم و دیگران گفتم، از حقوق آدمهای مختلف حرف زدم اما حتی اطرافیان خودمم قانع نشدن بهش، خب معلومه دلسرد میشم. اما بذارید یه چیزی رو بگم شفاف، همین که حرفها رو زدم، باعث شده خوشحال بشم خودم.
خلاصه همین! حتی عکس پروفایلم هم جای این نقاشی - که خیلی دوستش دارم - تغییر میدم به عکس خودم. چون عکسی که از خودم قرار میدم عکسیه که یکی از عزیزترین و زیباترین دوستان ازم گرفته و بمب اعتماد به نفسه برام.
راستی شما چه خبر؟