از آینده میترسم از روزهایی که تند تند فرا میرسند و لیست کارهایی که دوست دارم انجام دهم و وقتهایی که کم میآورم.
من از گذر زمان میترسم. از لحظههایی که تمام میشوند، خانوادهای که دلتنگشانم و فرصتهایی که بدون در کنارشان بودن، سوخت میشود.
من از امروز میترسم. امروزی که به روزمرگی بگذرد و به بیهودگی تمام شود.
من از کتاب هایی که نخواندم، سفرهایی که نرفتم، دوستهایی که نجستم، اشکهایی که نریختم، قهقهههایی که نزدم، دیوانگیهایی که نکردم، میترسم.
من از بچههایی که ندارم میترسم.