ویرگول
ورودثبت نام
سانیا علی نژاد
سانیا علی نژاد
خواندن ۲ دقیقه·۱۱ روز پیش

چرا روزایِ تولدت خوشحال نیستی؟

اکثر ما آدما روزای تولدمون دچار یک احساس درد و شکستگی گاها موقت یا چند روزه میشیم. ولی واقعا دلیل اصلیش چیه؟ چرا توی همچین روز مقدسی که روز تولد ماست احساس ضعف میکنیم؟

ولی چرا بعضی از آدما برعکس عمل میکنن؟ چرا بجایِ اینکه احساس مضحک افسردگی داشته باشن خوشحالن؟


کوتاه و مختصر بگم چون روز تولد ما درواقع یک ددلاین 1 ساله ست، مثل وقتی که توی بچگیمون روزِ کارنامه گرفتن احساس رضایت نسبت به عملکرد خودمون نداشتیم.


درواقع ما داریم به تغییر عقاید و باور و هر چیزی که میخواستیم برای ما باشه نوعی واکنش میدیم. اگر به این که "هر روزی که از خواب بیدار میشی دوباره متولد میشی" باور داشته باشی دیگه هیچ وقت احساس شکست رو نه تنها توی روزِ تولدت بلکه باقی روزای عمرت نخواهی داشت.


وقتی ما ساکن و معلق میمونیم توی یک مسیر اشتباه، زمانی که ددلاین ما میرسه احساس خوبی نداریم. تو هیچ وقت دنیارو نمیبینی، داری خودت رو توی دنیا میبینی. هر دیدگاهی که نسبت به هر چیزی که اطرافت میبینی داری، انعکاسی از خود توعه.


پس اگه توام جزوی از این "اکثریت" هستی خودت رو بپذیر و بلند شو. برای خودت یک بازه زمانی مشخص کن و توی اون مدت بلند یا کوتاه اهدافت رو مشخص کن. ورزش کن، یک زبان جدید یاد بگیر، کتاب بخون، آدمایِ سمی رو از زندگیت حذف کن، مدیتیشن کن، عمیق تر فکر کن، به خودت رسیدگی کن و بابت هر چیزی که الان واقعا هستی با خودت صادق باش، به مردم احساس عشق و دوست داشتن بده.


یادت باشه که هیچ کس نمیتونه پر از نفرت باشه ولی عاشق یک نفر باشه، حتی اگر اون یک نفر خود تو باشی. قلبت رو باز کن و زندگی رو جرعه جرعه بنوش... .


اگر همه‌ی آدما گند میزنن پس توام اشتباه میکنی. هر وقت احساس کردی حالِ دلت خوب نیست، قلم رو بده دست قلبت و هر چقدر دلت خواست از خودت اینجا برام شکایت کن. من اینجام تا دردِ دلش رو تسکین بدم.

تولددلنوشتهجشن تولد
اینجا اتاق درد و دله و چیزی جز همدلی وجود نداره ... .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید